وارثین

مرکز تولید و توزیع محصولات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی

وارثین

مرکز تولید و توزیع محصولات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی

امام حسن پیشوای امام حسین

سلام؛ این مقاله تقدیم  به ساحت پر عظمت امام حسن مجتبی علیه السّلام ...


امام حسن علیه السّلام پیشوای امام حسین علیه السّلام

 

شناخت هریک از ائمه ی معصومین(ع) البتّه با توجّه به وسع درک ما مستلزم بررسی و دقّت در عوامل مختلف تاثیرگذار در طول حیات آن بزرگواران است.

امام حسن مجتبی(ع)یکی از آن امامانی هستند که رفتار و عمل ایشان به دور از این پیش زمینه ها دیده شده و متعاقب آن مظلومیت ایشان مضاعف شده است؛ چه از سوی دوستداران و چه از سوی دشمنان.
امام حسن(ع)در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم یا دوم هجری در مدینه متولّد شدند.ایشان سبط اکبر پیامبر(ص) و پدر و مادرشان برگزیده ترین افراد روی زمین پس از پیامبر(ص) هستند و رفتار،کردار و خوی و منش و روش ایشان هم نشان از همان بزرگواران دارد.ایشان از همان خانواده ای هستند که در شانشان آیه های مباهله،تطهیر،مودّت،ابرار و بسیاری آیات دیگر آمده است و بارها پیامبر(ص) آنها را ستوده است.ایشان و برادر بزرگوارشان دو آقای جوانان اهل بهشتند.

امام مجتبی(ع)در زمانی به خلافت رسیدند که ارزشهای اسلامی زیر خروارها خاک قرار گرفته و انحراف از این ارزش ها شگفت انگیز بود. در این زمان اسلام اسیر هوس بازی ها،جهالت ها و تعصب های افرادی چون معاویه،خوارج و دنباله هایشان بود.

جامعه ی اسلامی و متعاقب آن اسلام یعنی دینی که باید جاودانه می ماند همچون انسان محتضری در بستر بود و هر حرکت نسنجیده ای می توانست حاصل دسترنج پیامبر(ص)و علی(ع)و تمام خون ها و زحمت های بزرگ مردان و زنان اسلام را به باد دهد.

از سویی معاویه به عنوان سردمدار معارضین اسلام حقیقی، دیگر آن آزاد شده ی زمان پیامبر نبود. او در آن زمان خال المومنین،کاتب وحی و صاحب سرّ پیامبر خوانده می شد و علی(ع)نزدیک ترین کس به پیامبر(ص)چه از نظر خانواده و چه از نظر خلق و خوی و منش هر روز سب می شد؛و هر روز بر دسایس و نیرنگ های معاویه و به خیل جاهلانی که فریب این مار خوش خط و خال را می خوردند افزوده می شد.در چنین شرایطی امام حسن(ع)اقدامی انجام دادند که شناخت ظرافت های این اقدام نیازمند تامل و تعمق کافی در پیرامون آن است.

پس از شهادت حضرت امیر(ع)امام مجتبی(ع)که پرورش یافته ی مکتب محمّدی(ص)بودند خلیفه شدند.ایشان در شجاعت و سخاوت و هوشمندی شهره بودند و در عین حال زمان آگاه بودند و می دانستند که در چه موقعیّت حسّاسی قرار دارند.

در آن مقطع حسّاس چهار عامل در عملکرد امام(ع) تاثیر بسزایی داشت:

۱- داشتن دشمنی مکّار:

معاویه دشمن شماره یک اسلام بود و هدفی جز دفن اسلام به تصریح خودش نداشت او اینک دیگر آن آزاد شده ی پیامبر در روز فتح مکّه و لعنت شده ی ایشان نبود. او در آن زمان خال المونین،کاتب وحی و صاحب سرّپیامبر خوانده می شد و چنان حق را مشتبه کرده بود که علی(ع)با آن عظمت و قرابت با پیامبر(ص)هر روز لعن می شد و معاویه با کمال وقاحت علی(ع)را به تقوا دعوت می کرد و برای اسلام و مسلمین خیرخواهی می نمود.
چنان معاویه حق و باطل را به هم مخلوط کرده بود که شناخت حق برای بسیاری از بزرگان حتی در زمان امام علی(ع) و متعاقبا پس از ایشان کار دشواری شد.معاویه شماری از سران را با خدعه و پول به خود جذب کرد،گروهی را با اعمال خود وبا فریب مردّد کرد و گروهی را با دسایس مختلف کشت و در همه حال خود را خیرخواه امّت پیامبر(ص)می خواند.
چنین شخصیتی با چنین پیچیدگی، در مقابل امام حسن(ع)قرار داشت و هر حرکت و واکنشی بدون در نظر گرفتن عکس العمل او و اهدافی که دنبال می کرد(دفن اسلام )عواقب وخیمی در پی داشت.

۲-به هم خوردن توازن قوا به سود معاویه:

در زمان امام حسن(ع)توازن قوا با سرعت به سود معاویه در حال تغییر بود و هر روز گروهی با دسایس مختلف به معاویه می پیوستند و حتّی در صورت جنگ، دستیابی به وضعیتی که در زمان جنگ صفّین اتّفاق افتاد غیر محتمل می نمود.
از عوامل تاثیرگزار در به هم خوردن توازن قوا به سود معاویه خستگی مفرط مردم در اثر جنگ های پی در پی در طول پنج سال گذشته بود.این جنگ ها همگی یک خصیصه ی مشترک داشتند و آن این بود که در این جنگ ها هر دو گروه درگیر مسلمان بودند؛ اولین جنگ،جنگ جمل بود که در مقابل اصحاب کبار پیامبر(ص)چون زبیر،طلحه و دیگران قرار گرفتند و کشته های بسیاری از مسلمانان گرفته شد.در دومین جنگ،جنگ صفّین، در مقابل معاویه قرار گرفتند که او هم داعیه ی اسلام داشت و در نهایت قرآن ها را بر سرنیزه کرد و فریاد برقراری حکم خدا را می داد.در سومین جنگ،جنگ نهروان،مقابل گروهی قرار گرفتند که شب و روز قرآن می خواندند و اثر عبادت فراوان بر آنها هویدا بود.این جنگ ها و عوامل دیگر که در پی می آید باعث شد مردم از جنگیدن گریزان شوند و به سوی معاویه و دنیای او متمایل گردند.

۳- ضعف روحی مفرطّ مسلمانان پس از مرگ پیامبر(ص)و مضاعف شدن آن تا زمان امام حسن(ع):

پس از پیامبر(ص)علی رغم تصریح ایشان،خلافت به جایگاه شایسته ی خود منتقل نشد و در دست دیگران قرار گرفت که اقداماتشان ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره ی اسلام وارد کرد.
شکستن قبح مخالفت با سخن و عمل پیامبر(ص)با ترفندهای مختلف،جلوگیری از نشر احادیث پیامبر(ص)،تزریق روح دنیاطلبی و هوس بازی،گماردن ناشایستگان بر مناصب و دور کردن شایستگان از قدرت،اتخاذ تصمیم های مختلف در موقعیت های یکسان و دور شدن از ارزش هایی چون مساوات و عدالت کم کم باعث شد تا جامعه ی اسلامی به سمت برتری جویی،خودخواهی،دنیاطلبی،سستی و سرگردانی حرکت کند که در این شرایط بهترین حاکمان نیز کاری از پیش نمی برند.

۴- نداشتن یاران فداکار و کافی:

فضای حاکم بر جامعه ی اسلام در زمان امام حسن(ع) به گونه ای بود که نزدیک ترین افراد نیز به دیده ی تردید نگریسته می شدند.جایی که عبیدالله بن عبّاس فرمانده ی سپاه حضرت فریب معاویه را می خورد دیگر اعتماد به نزدیک ترین افراد هم دشوار می شد.
یاران امام حسن(ع)به جز اندکی افکار و مقاصد متفاوتی را از همزاهی با حضرت دنبال می کردند:
برخی همچون خوارج فقط در پی جنگیدن با معاویه بودند و فرمانبردار امام نبودند.
گروهی در پی قدرت و مقام بودند و با کوچک ترین وعده جذب معاویه می شدند.
و شماری هم سرگردان و مردّد بودند.
با این شرایط گزینه ی جنگ غیر محتمل و شبیه یک خودکشی بود.حالت نه جنگ نه صلح نیز با توجّه به تغییر کردن توازن قوا به نفع معاویه و قدرت طلبی روز افزون او غیرممکن می نمود.با این اوصاف تنها گزینه ی محتمل صلح نه به معنای سازش بلکه به معنای ترک مخاصمه تا فراهم شدن شرایط بود که امام (ع) آن را برگزید.

در صورتی که امام(ع) گزینه ی جنگ را بر می گزید در صورت رویارویی با معاویه این عواقب متصوّر بود:

۱- امام،خاندان و یارانشان یکجا کشته می شدند و جبهه ی اسلام بدون کسب هیچ سودی رهبری و طرفدارانش را از دست می داد و تصوّر نتایج مثبت بر این شهادت با توجّه به بودن دشمنی حیله گر چون معاویه که تمام حقایق را با شیطنت می پوشاند و به سود خود به کار می گرفت و آماده نبودن اذهان جامعه ی مسلمانان برای چنین حرکتی غیرممکن بود و همچنین با چنین حرکتی معاویه به هدف نهایی اش که دفن اسلام بود نزدیک تر می شد.

۲- امام و هوادارنشان استقامت می کردند و به اسارت در می آمدند در چنین شرایطی که معاویه سخت در آرزوی آن بود به تلافی آن زمان که پیامبر(ص)آنان را در فتح مکّه آزاد کرد،امام و یارانش را آزاد می نمود و حجّت امام و یارانش را باطل می کرد و در نهایت امام و یارانش تا ابد باید منّت گزار معاویه می بودند.
در چنین شرایطی امام حسن(ع)تنها راه ممکن را برگزید و کشتی طوفان زده ی اسلامی را راهنمایی کرد و به راستی که چقدر این تصمیم زیرکانه و شجاعانه بود زیرا که این تصمیم باعث شد که در طول دوران ها دشمنان حضرت ایشان را ترسو و دنیا طلب و دوستداران،ایشان را خوار کننده ی مومنین بخوانند،تاجایی که حضرت را در حضورشان «السلام علیک یا مذلّ المٶمنین»خطاب می کردند و براستی که امام مجتبی(ع)حلم بسیاری داشتند.او که در بدترین شرایط بهترین تصمیم را اتخاذ کرد. او که حتّی یارانش او را مذلّ المٶنین خطاب می کردند و حتّی زنش به او خیانت کرد براستی که حسن(ع)مظلوم تاریخ است.

امام حسن(ع) با انجام صلح، اقداماتی را به پیش بردند که در ذیل می آیند:

۱- شناساندن ماهیّت راستین معاویه و یادآوری فضایل اهل بیت(ع):
تا زمانی که امام حسن(ع)در موضع خلافت بودند،معاویه با خدعه و تزویر تلاش می کرد به این مسند دست یابد ولی زمانی که به این هدف رسید ماهیّت خود را فاش کرد و خود اذعان داشت که من برای خمس و زکات و نماز و حج و …با شما نمی جنگیدم بلکه من برای خلافت و سوار شدن بر گردن شما با شما می جنگیدم.
امام(ع)با اعمالی که انجام می دادند همزمان خاندان نبوّت و خصائلشان را می شناساندند.ایشان چندین مرتبه اموالشان را بین فقرا تقسیم کردند و چنان عمل نمودند که حتّی دشمنانشان را وادار به اعتراف به منزلت ایشان نمودند.
و براستی قرآن مجسّم را به مردم نشان می دادند و نشان می دادند که عاملین واقعی به قرآن ما هستیم و به طور مسلّم افراد حقیقت جوی جذب این حقیقت می شدند ویا در فکر فرو می رفتند.

۲- دفع ضعف روحی امّت اسلامی:
در این مورد کار امام بسیار دشوار بود چرا که مدّت زمان زیادی از منحرف شدن از ارزش های اصیل اسلامی می گذشت و برطرف کردن این ضعف مستلزم طول زمان و اقدام بزرگ تری بود.پس امام حسن(ع)با توجّه به شرایط موجود تا حدودی به برطرف شدن این ضعف روحی کمک کردند و زمینه را برای اقدامات بعدی آماده نمودند.
کنار رفتن اهل بیت(ع)از صحنه ی خلافت و بر سر کار آمدن معاویه و دنباله هایش و آشکار شدن رفتار و کردار آنان بر مردم و مقایسه ی آن با رفتار اهل بیت(ع) و به خصوص دوران خلافت حضرت امیر(ع) و همچنین رفتار امام حسن(ع)در زمان صلح باعث شد تا مردم تا حدودی آگاه شوند و این ضعف روحی حالت شکننده ای به خود بگیرد ولی هنوز به آستانه ی انفجار خود نرسیده بود و آن آستانه،قیام و شهادت حضرت امام حسین(ع)بود.

۳- تربیت،بازشناسی،حفظ و منسجم کردن افراد مستعد برای اقدامات بعدی:
در این مدّت(از زمان صلح تا زمان فوت معاویه)فرصتی حاصل شد تا افراد خاصّی پالایش و گزینش و با اقدام های امام حسن(ع)و پس از ایشان امام حسین(ع)حفظ و منسجم شوند تا یاران باوفای راستین برای ماموریت بزرگشان در کنار امام حسین(ع) قرار گیرند و حماسه ی کربلا را بیافرینند.

از آنچه گذشت جان کلام اینکه:
امام حسن مجتبی(ع) به عنوان سکاندار اسلام در آن برهه زمانی بهترین عملکرد را داشتند و براستی که اگر عمل،رفتار و کردار آن امام همام در آن مقطع نبود اینک بی شک معاویه به هدف خود که دفن آیین محمّدی(ص)بود رسیده بود و بی شک پیروزی امام حسین(ع)و یاران با وفایشان در دشت کربلا و رسیدن به اهداف مورد نظرشان مرهون تلاش و عمل آن امام بزرگوار و مظلوم است.

«اگر عاشورا را به کتابی تشبیه کنیم، امام حسن مجتبی(ع) مبنا و مقدّمه ی آن است همان طوری که امام سجّاد(ع) نتیجه ی قضیه بود و آنان که کتاب عاشورا را تنها در کربلا می جویند راه به جایی نمی برند که کارشان بی مبنا و بی نتیجه است.»*

منابع:
۱- کتاب ارزشمند :«با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه» جلد اوّل ترجمه ی «مع الرّکب الحسینی من المدینه الی المدینه» جلد اوّل تالیف آقای علی الشّاوی، ترجمه ی آقای عبدالحسین بینش.
۲- کتاب:« تحقیق و بررسی پیرامون نهضت حسینی» تالیف «علی فرحی»
3- سخنرانی دکتر محمّدرضا سنگری پیرامون شخصیت معاویه
۴- سخنرانی آیت الله طباطبایی ایّام فاطمیّه مسجد حضرت مهدی(عج) دزفول
۵- «ویژه نامه ی تولّد امام حسن مجتبی(ع)» سایت شهید آوینی
*عنوان مطلب و نوشته ی انتهایی از کتاب«عاشورا پژوهی» تالیف «محمّد صحّتی سردرودی» با تصرّف و تلخیص

منبع: موسسه فرهنگ عاشورا

پیام امام خمینی به مناسبت سالگرد کشتار حاجیان ایرانی در مکه و پذیرش قطعنامه598

مقام معظّم رهبری:

این پیام باید آن قدر تکرار بشود، آن قدر بر سر منابر و تریبون‌ها گفته بشود و شرح و توضیح داده شود، آن قدر باید جزوه و کتابى که حاوى این پیام خواهد شد در خانه‌ها به وسیلۀ پدران و مادران و جوانان بزرگ خانواده براى دیگران خوانده بشود، آن قدر باید این پیام در زبان‌ها و دل‌ها و ذهن‌ها بگردد تا رنگ ثابت ملت ما و فرهنگ ناستردنى انقلاب ما بشود.

این پیام و پیام سال گذشتۀ حج یک مجموعۀ کامل است که باید از آن این ملت جان خود را سیراب کند.(بیانات در خطبه های نمازجمعه تهران67/4/31)

امروز سالروز پیام تاریخی امام خمینی به مناسبت سالگرد پذیرش کشتار حاجیان ایرانی در مکه و پذیرش قطعنامه598است؛ به همین مناسبت مطالبی خدمتتان عرضه می شود باشد که استفاده کنیم:

1- فایل تصویری و متن  بالا از تارنمای موسسه جهادی(حتما ببینید و نشر دهید)

2- جزوه پیام امام خمینی در67/4/29

3- معرفی کتابی پیرامون پذیرش قطعنامه598

4- مطالبی مفید از سایت 598(مقالاتی پیرامون پذیرش قطعنامه598)

5- متن پیام امام خمینی به کنگره حج 66/5/6(این پیامو هم آقا تاکید دارن)



جزوه هویت سیاسی حزب الله از وحید جلیلی

سلام

با احترام جزوه هویت سیاسی حزب الله که پیاده شده سخنرانی وحید جلیلی است را می ذارم حتما استفاده کنید و کمک کنید این مطلب باز بشه و نشر پیدا کنه همچنین با این دید کار فرهنگی در شهر خودمون آسیب شناسی بشه.


جزوه هویت سیاسی حزب الله از وحید جلیلی


رای من همچنان لنکرانیست...

سلام

پس از انصراف دکتر کامران باقری لنکرانی  از کاندیداتوری به نفع دکتر سعید جلیلی پیش به سوی حضور حداکثری مردم...

کلیدواژه ای که رهبری در بیاناتشان روی آن خیلی تاکید دارند بحث امید است.

به نظر شما چگونه می توان امید را در جامعه افزایش داد؟...


دشمنان در تبلیغاتشان سعى میکنند سایه‌ى یأس و ناامیدى و بحران را بیندازند بر روى حوادث کشور، مشکلات کوچک را چند برابر بزرگ کنند؛ مشکلاتى که وجود ندارد، بیخود ملت را، کشور را متهم به آن کنند؛ آینده را تاریک نشان دهند، ملت را ناامید کنند؛ هدف دشمن این است. این ناامیدى از نظر آنها مقدمه‌اى است براى از رونق انداختن انتخابات. شما باید بعکس عمل کنید. عزیزان! جوانان! مسئولان! مبلّغان! کسانى که عرصه‌ى سخن گفتن با مردم در مقابل شما است! شما باید بعکس عمل کنید؛ به مردم امید دهید. این امید، امید واهى نیست؛ امید واقعى است.(رهبری92/2/25)




شر زمانه...

با سلام  و عرض معذرت از تاخیر در بروزرسانی  

مطلبی که در زیر می خوانید را می خواستم همان روزهای اول قضیه ی توهین منتشر کنم که مسافرت پیش اومد و نشد... 

 

کمی پیرامون فیلم توهین به پیامبر 

 

فیلمی در سه پرده

 

به نظر می رسد این فیلم دارای سه پرده است که  

 

پرده اول  

ابتدای فیلم نمایش داده می شود به این صورت که گروهی گه شماتیل مسلمان دارند حمله می کنند و داروخانه ای تخریب و صاحبش  را که یک مسیحی است و همسرش را اذیت و آزار می کنند. 

 

پرده دوم 

به زندگانی پیامبر اعظم(ص) می پزدازد و دروغ هایی را نسبت می دهد که بخش اصلی فیلم را تشکیل می دهد( و متاسفانه همه ی نگاه ها به این قسمت است) 

 

پرده سوم 

عمل افرادی در کشتن سفیر یک کشور مسیحی در کشوری مسلمان است.  

 

جنگ آخرالزمان

 

چندی قبل یعنی قبل از  تهدید تری جونز کشیش ظاهرا مسیحی برای آتش زدن قرآن مطلبی خواندم از دکتر ابراهیم فیاض در هفته نامه پنجره در تحلیل فیلم2012 که ایشان توضیح داده بودند

ادامه مطلب ...

سخنان جناب آقای بان کی مون در اجلاس عدم تعهد

با سلام و درود 

اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران برگزار شد و دستاوردهای پیدا و پنهانی داشته و برای ما خواهد داشت. 

 

اما چیزی که باعث شد این مطلب را بنویسم سخنان عجیب و... 

جناب بان کی مون بود. 


او در دیدار با مقام معظم رهبری و در جمع سران عدم تعهد در بخشی از سخنانش بیان داشت که:

ادامه مطلب ...

تحلیل دکتر خسروپناه از وقایع سوریه

سوریه خاورمیانه کوچک

  

 

سخنان امام جمعه موقت محترم شهرستان دزفول دکتر عبدالحسین خسروپناه در خطبه های نماز جمعه مورخ20/5/91 پیرامون مسائل سوریه (منبع بهتری پیدا نکردم اگر شما سراغ دارید لینک بدهید ضمنا فقط جهت آگاهی از مطالب آن استفاده کنید چون ممکن است برخی مطالبش صحیح نباشند) 

با توجه به شرایط حسّاس جهان اسلام تحلیل خواندنی دکتر خسروپناه را تقدیم می داریم امیدواریم که امام زمان(عج) از ما راضی باشند...

*ضمنا جهت فهم بهتر مطالب ایشان مطالبی در کنار مطلب آمده است.

*متن اصلی از سایت امام جمعه محترم شهرستان دزفول اخذ شده است. 

 

عناوین برخی مطالب عنوان شده از سوی دکتر خسروپناه

سوریه خاورمیانه کوچک

حوادث سوریه یک پروژه نه یک پروسه

طرح غرب برای سوریه

ترکیه فریب خورد

چگونگی توطئه ی غرب

چرا ما از سوریه حمایت می کنیم

سقوط دولت سوریه خطری برای جهان اسلام 

حتما ادامه ی مطلب را از دست ندهید...

ادامه مطلب ...

باز هم پژواک هل من ناصر می آید...قوموا رحمکم الله...

با سلام و معذرت از تاخیرهای پیاپی

یه مطلب از آقا می گذارم لطفا شما هم ادرس مطالب خوب توی این موضوع بگذارید و یه مطلب می گذارم از وحید جلیلی به که از سرمقاله های آخرین سوره ی تحریره ی چهارم است که از سایت جنش عدالتخواه دانشجویی گرفتم.

 

یکی از شعارهای خوب آقای احمدی نژاد مساله ساده زیستی است .این شعار ، شعار بسیار مهمی است . این را نباید دست کم گرفت . یک وقت هست که ما در زندگی شخصی خود مثلا حرکت اشراف گونه ای داریم بین خودمان و خدا ؛که اگر حرام باشد ، حرام است ؛اگر مکروه باشد مکروه است ؛ اگر مباح باشد مباح است؛ اما یک وقت  هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافی گری می دهیم ؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد ؛ همه اش حرام است ؛ به خاطر اینکه تعلیم دهنده ی اشرافی گری اشت به : اولاً زیردست های خودمان ، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق میشوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم . ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان نیست ، از بیت المال است ؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است . واقعاً « النّاس علی دین ملوکهم » . ملوک در این جا به معنی پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم ؛ نه ملوک شماها هستید ؛ النّاس علی دین ماها .

(بیانات امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و هیات وزیران8/6/1384 


پیام هشت ماده ای مقام معظّم رهبری در مبارزه با فساد:

حتما حتما حتما بخوانیم...

فرمان هشت ماده‌‌اى به سران قوا درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرمان مهمی را در خصوص مبارزه همه جانبه و سازمان یافته با مفاسد مالی و اقتصادی، خطاب به سران قوا صادر کردند.
متن فرمان رهبر انقلاب اسلامی به رؤسای قوای سه‌گانه بدین شرح است:



بسم‌الله الرحمن الرحیم
حضرات آقایان رؤساى محترم قواى سه گانه دامت تأییداتهم‌

تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادى و تهیه طرح مبارزه با فساد که دو قوه‌ى مجریه و قضائیه بدان همت گماشته‌اند، عزم جدّى مسئولان را به اقدام در این امراساسى و حیاتى نوید میدهد. حکومتى که مفتخر به الگو ساختن نظام علوى است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصله‌ى طولانى خویش با نظام آرمانى علوى و اسلامى بداند، و این جهادى از سر اخلاص و همّتى سستى‌ناپذیر میطلبد. جمهورى اسلامى که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامى، هدف و فلسفه‌ئى ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانه‌ى علوى را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به کمک الهى و حمایت مردمى که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند.

نامگذارى امسال به نام مبارک «رفتار علوى» فرصت مناسبى است که شما برادران عزیز، خط مراقبت از سلامت نظام را که بحمداللَّه در سالهاى گذشته همواره در کار بوده، فعّالیتى تازه نفس و سازمان یافته ببخشید و با همکارى و اتحاد، افق‌ها را در برابر چشم این ملّت نجیب و مؤمن، روشنتر و شفافتر سازید.

امروز کشور ما تشنه‌ى فعالیّت اقتصادى سالم و ایجاد اشتغال براى جوانان و سرمایه‌گذارى مطمئن است. و این همه به فضائى نیازمند است که در آن، سرمایه‌گذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزى و مبتکر علمى و جوینده‌ى کار و همه‌ى قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتى و امانت و صداقت متصدیان امور مالى و اقتصادى مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفاده‌کنندگان از امکانات حکومتى، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیاده‌خواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایه‌گذار و تولید کننده و اشتغال‌طلب، همه احساس ناامنى و نومیدى خواهند کرد و کسانى از آنان به استفاده از راههاى نامشروع و غیرقانونى تشویق خواهند شد.

خشکانیدن ریشه‌ى فساد مالى و اقتصادى و عمل قاطع و گره‌گشا در این باره، مستلزم اقدام همه جانبه بوسیله‌ى قواى سه گانه مخصوصاً دو قوه‌ى مجریه و قضائیه است. قوه‌ى مجریه با نظارتى سازمان یافته و دقیق و بى‌اغماض، از بروز و رشد فسادمالى در دستگاهها پیشگیرى کند، و قوه‌ى قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالى کشور بردارد. بدیهى است که نقش قوه‌ى مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راه‌کارهاى قانونى است و نیز در ایفاء وظیفه‌ى نظارت، بسیار مهم و کارساز است.

لازم است نکاتى را به حضرات آقایان و دیگر دست اندرکاران کشور که میتوانند در مبارزه با فساد مالى ایفاء نقش کنند، تذکر دهم :

1 - با آغاز مبارزه‌ى جدّى با فساد اقتصادى و مالى، یقیناً زمزمه‌ها و بتدریج فریادها و نعره‌هاى مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوى کسانى خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعى است بددلانى که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا ساده‌دلانى که از القائات آنان تاثیر پذیرفته‌اند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قواى سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعى همدستى با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.

2 - ممکن است کسانى بخطا تصوّر کنند که مبارزه با مفسدان و سوءاستفاده‌کنندگان از ثروتهاى ملّى، موجب ناامنى اقتصادى و فرار سرمایه‌ها است. به این اشخاص تفهیم کنید که بعکس، این مبارزه موجب امنیت فضاى اقتصادى و اطمینان کسانى است که مى‌خواهند فعالیت سالم اقتصادى داشته باشند. تولید کنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالى و اقتصاد ناسالم‌اند.

3 - کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوه‌ى قضائیه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستى که میخواهد با ناپاکى دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانى که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.

4 - ضربه‌ى عدالت باید قاطع ولى در عین حال دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بى‌گناهان، یا معامله‌ى یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار که بیگمان، اکثریت کارگزاران در قواى سه گانه کشور را تشکیل میدهند نباید مورد سوء ظن و در معرض اهانت قرار گیرند و یا احساس ناامنى کنند. چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفه‌ئى مهم شناخته شود.

5 - بخشهاى مختلف نظارتى در سه قوه از قبیل سازمان بازرسى کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکارى صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالى و اقتصادى کشور را بدرستى شناسائى کنند و محاکم قضائى و نیز مسئولان آسیب زدائى در هر مورد را یارى رسانند.

6 - وزارت اطلاعات موظف است در چهارچوب وظائف قانونى خود، نقاط آسیب‌پذیر در فعالیتهاى اقتصادى دولتىِ کلان مانند: معاملات و قراردادهاى خارجى، و سرمایه‌گذاریهاى بزرگ، طرح‌هاى ملّى، و نیز مراکز مهم تصمیم‌گیرى اقتصادى و پولى کشور را پوشش اطلاعاتى دهد و به دولت و دستگاه قضائى در تحقق سلامت اقتصادى یارى رساند و بطور منظم به رئیس جمهور گزارش دهد.

7 - در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هرمسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.

8 - با این امر مهم و حیاتى نباید بگونه‌ى شعارى و تبلیغاتى و تظاهرگونه رفتار شود. بجاى تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دست اندرکاران این‌مهم تاکید کنید که بجاى پرداختن به ریشه‌ها و ام‌الفسادها به سراغ ضعفا و خطاهاى کوچک نروند و نقاط اصلى را رها نکنند. هرگونه اطلاع رسانى به افکار عمومى که البته در جاى خود لازم است، باید بدور از اظهارات نسنجیده و تبلیغات‌گونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومى را در نظر داشته باشد.

از خداوند متعال اخلاص و جِدّ و توفیق را براى خود و شما و همه‌ى مسئولان این امور، مسئلت میکنم و امیدوارم این اقدام مورد رضاى حضرت بقیةاللَّه‌الاعظم روحى فداه قرار گرفته گام بلندى بسوى رفاه و آسایش عمومى را تدارک کند.

والسلام علیکم
سیدعلى خامنه‌‌اى
10
اردیبهشت‌ماه 1380

نقدی بر مدیریت فرهنگی در جامعه ی ایرانی/ سرمقاله ماهنامه راه/وحید جلیلی

انقلاب فرهنگی منهای فرهنگ انقلابی  (یادداشت)  

 

از نگاه اینان نه جنگ فقر و غنایی وجود دارد نه امام خمینی منادی اسلام پابرهنگان است، نه انقلاب اسلامی حاصلِ فداکاری مستضعفان و نه نظام جمهوری اسلامی عهده دار رفع اختلاف طبقاتی و مبارزه با سرمایه داری و تکاثر...

  

از کمترین چیزهایی که در مورد فرهنگ انقلاب اسلامی می توان ادعا کرد این است که یک "فرهنگ انقلابی" است.
شاخص های فرهنگ انقلابی چیست؟ و مدیریت بخش‏های مختلف فرهنگی کشور چقدر تجلیگاه این شاخص‏ها هستند؟ و اگر نیستند، چرا و چگونه مدیریت فرهنگ انقلاب را به دست گرفته اند؟

آیا اراده و منافع عناصر یا جریان هایی اقتضا می کند که «فرهنگ انقلاب» از «فرهنگ انقلابی» فاصله بگیرد و این ترکیبِ وصفی به یک ترکیب "اضافی"! تبدیل شود؟

ادامه را حتما بادقت بخوانیم...

ادامه مطلب ...