وارثین

مرکز تولید و توزیع محصولات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی

وارثین

مرکز تولید و توزیع محصولات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی

فیلم چ در دزفول

سلام

امروز سالروز شهادت شهید چمران است چه خوب است که همه با هم به دیدن فیلم چ که پیرامون این شهید بزرگوار است برویم



این فیلم به تازگی در مجتمع سینمایی دزفول به نمایش درآمده است.


قسمتی از بیانات رهبر انقلاب پیرامون شهید چمران در سال89

حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینه‌ای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصه‌های مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآورده‌ی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمران‌ها باشند؛ نه اینکه چمران‌ها یک استثنا باشند. این امید، امید بی‌جائی نیست.(89/4/2)

چمران کیست که رهبر انقلاب می فرمایند توقع از دانشگاه تولید همانند اوست...


یا امام خمنی می فرمایند: ...مثل چمران بمیرید...(60/4/1)


اگر می خواهید کمی از شخصیت چمران را بشناسید این فیلم را ببینید...

تیزر فیلم چ



به دنبال عقیده درست در باب مهدویت2

سلام

صحبت خوبی پیرامون مطلب قبلی به دنبال عقیده درست در باب مهدویت در وارثین پیش اومد و برخی مطالب روشن شد...شمام اگه دوست داشتین با هم همکلام بشیم استفاده می کنیم...

این یه مطلب ذیگه در کنار اون مطلبه قبلیه  که از کتاب ارزشمند « آفتاب در سایه » انتخاب شده که به برخی از سخنان رهبری پیرامون امام عصر (عج) می پردازه. این مطلب قسمتی از سخنرانی مورخ22اسفند68هست که به مناسبت عید15شعبان ایراد شده است:


ارتباط قلبی یکایک مردم مؤمن با مقام ولایت عظمی و ولىّ‌اللَّه اعظم، یکی از برکاتی است که از مشخص بودن مهدی موعود(عجّل‌اللَّه‌تعالیفرجه‌الشّریف) در عقیده‌ی مردم ما ناشی میشود. ما علاوه بر اعتقاد به اصل وجود مهدی و این‌که کسی خواهد آمد و دنیا را از عدل و داد پُر خواهدکرد، شخص مهدی را هم میشناسیم و نام و کنیه و پدر و مادر و تاریخ ولادت و کیفیات غیبت و اصحاب نزدیک و حتّی بعضی از کیفیات هنگام ظهور او را نیز میدانیم. اگرچه آن شخصیت درخشان و خورشید تابان را در بیرون و محیط زندگی خود نمیبینیم و او را تطبیق نمیکنیم، اما معرفت به حال او داریم.


رابطه‌ی بین شیعیانی که این اعتقاد را دارند، با مقام ولایت و مهدی موعود، یک رابطه‌ی دایمی است و چه‌قدر خوب و بلکه لازم است که یکایک ما، قلباً هم این رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ کنیم. طبق همین زیاراتی که وارد شده و بعضاً مأثور است و به احتمال زیاد به خود معصوم(ع) مستند می‌باشد، این رابطه‌ی قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه میدارد.ص12

اینم یه نمونه؛ حتما گوش کنید. برای شادی روحش صلوات


شهدای گمنام دزفول...اینا مادر روی مزارشون نمیاد اینا غریبن...شاید هم...فقط مادر روی مزارشون میاد...

این مطلب عینا از تارنمای عزیز الف دزفول روشنی بخش ماست...

بیایید همه خادم الشهدا شویم

برنامه عصر پنجشنبه های یادمان شهدای گمنام و فراخوان جمع آوری کمک های نقدی برای این کار

پس از مدتی از انتشار پست های مربوط به شهدای گمنام و پیگیری های متعدد حقیر در این خصوص ، ظهر پنجشنبه ، به همراه برادر سرتیپی فرمانده جوان و پرتلاش ناحیه مقاومت مالک اشتر برای بیان برنامه ها و طرح هایمان در خصوص یادمان شهدای گمنام، رفتیم سمت سرهنگ صفار ، مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول.

سرهنگ صفار آدم فوق العاده خاکی ، صمیمی و مهمان نوازی است. اگر توی لباس نظامی او را نبینی هیچ گاه باور نمی کنی که یک نیروی نظامی است. فوق العاده مهربان است و دلسوز  و خلاق در مدیریت و نقدپذیر در عملکرد. برخلاف بسیاری از مدیران که به محض شنیدن یک نقد ، سرخ می شوند و جبهه می گیرند و تهمت می زنند و تحقیر می کنند و گوش می پیچانند.

  بدون تشریفات معمول مدیران، ما را پذیرفت . در فضایی کاملا دوستانه، اول من شروع کردم و از برنامه های مرکز در خصوص وضعیت یادمان پرسیدم که ایشان با صبر و حوصله و در نهایت صداقت برایمان تشریح کرد که در اولویت های اول مرکز فرهنگی دفاع مقدس این است که  پس از جذب بودجه، به وضعیت یادمان رسیدگی شود که البته ممکن است هم کمی زمان بگیرد.

سپس من و آقای سرتیپی شروع به بیان طرح و برنامه ای کردیم که برای یادمان داریم و ایشان با آغوش باز استقبال نموده و قول همکاری دادند و اظهار داشتند که تمام تلاش خود را جهت این طرح انجام خواهند داد.

 

و اما طرحی که که برای عصرهای پنجشنبه  یادمان مطرح گردید به شرح زیر است :

عصرهای پنجشنبه که مردم به زیارت اهل قبور می روند، یادمان شهدای گمنام بر خلاف روزهای اول دفن این شهدا، زاتران بسیار کمی دارد. لذا برای اینکه عصرهای پنجشنبه بتوان یادمان را برای زیارت مردم و دوستداران شهدا آماده کرد برنامه های پیشنهاد شد که با استقبال سرهنگ صفار مواجه شد.

پیشنهاد ما این بود که :

1-  جهت حفظ حرمت شهدا و اینکه زائران عزیز با کفش بر روی مزار این شهدا قدم نگذارند و این مکان متبرک با کف کفش زائران به خاک و گل و . . . آلوده  نشود، محل یادمان با موکت پوشیده شود.

2- چون با پوشیده شدن کف یادمان با موکت، سنگ مزارها پوشیده می شود و از طرفی سنگ مزارها در محل صحیح دفن شهدا قرار ندارد و حاوی مشخصات شهدا نیستند، تندیس هایی مشابه سنگ قبر که حاوی اطلاعات شهدا شامل سن، محل شهادت و تاریخ شهادت این عزیزان می باشد ، ساخته شده و در محل دقیق مزارها به صورت موقت قرار داده شود.

3- فضای اطراف یادمان از علف های هرز رشد کرده پاک سازی شود و در محل های مخصوص اطراف یادمان فضای سبز ایجاد شده و گل کاری شود و مزارهای منور  با گلدان و شاخه های گل و عطر و گلاب مزین و معطر شود.

4- یک هیات کوچک و خود جوش برای برپایی برنامه های عصر پنجشنبه با هماهنگی و پیگیری برادر سرتیپی تشکیل شود که کارهای تدارکاتی آنجا را به عهده گیرند.

5- عصرهای پنجشنبه از طریق فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و رادیو دزفول ، مردم به زیارت شهدای گمنام دعوت شوند.

و البته تمامی این برنامه ها فقط یک شروع برای نیل به برنامه ها و کارهای بزرگتر باشد. یک شروع برای دعوت از مردم برای ادای دین به این میهمانان گمنام تا ان شاء الله با حضور پرشور مردم بتوان برنامه های بزرگتر و سرشار از معنویتی به اجرا درآورد.

و البته از سرهنگ صفار خواستیم که با انجام هماهنگی های مورد نیاز وضعیت روشنایی یادمان را هنگام شب فراهم آورد تا مردم بتوانند شب ها با خیال آسوده تر و احساس امنیت بهتری از زیارت شهدا بهره مند شوند.

سرهنگ محمدرضاصفارپور ، مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول

جناب سرهنگ صفار از این پیشنهادات استقبال نموده و قول دادند نهایت همکاری را داشته باشند تا بتوانیم در پنجشنبه آینده و پنجشنبه های بعدی ، یادمان را برای زیارت مردم آماده کنیم و یک تقسیم کار به شرح زیر صورت گرفت :

قرار شد که مرکز فرهنگی دفاع مقدس پیگیری لازم را جهت آماده سازی هرچه بهتر فضای فیزیکی یادمان انجام داده و همچنین سیستم صوتی جهت عصرهای پنجشنبه در اختیار قرار دهد ، همچنین سرهنگ صفار قول دادند که پیگیری جدی در خصوص وضعیت روشنایی یادمان انجام داده و در صورت همکاری شرکت توزیع نیروی برق حتی چراغ های مخصوص نیز تهیه و جهت نصب در اختیار قرار دهد که برادر سرتیپی هم قول دادند در این خصوص هماهنگی هایی انجام دهند.

قرار شد آقای سرتیپی پیگیری تشکیل هیات در خصوص خدمت به شهدای گمنام را انجام داده و  کارهای تدارکاتی مربوط به مهیا کردن فضای یادمان را برای زیارت مردم فراهم آورد.

و در نهایت قرار شد این حقیر پیگیری های لازم را جهت جمع آوری هزینه تهیه موکت و  تندیس های مربوط به سنگ مزارها و همچنین پیگیری خرید موکت و طراحی و ساخت تندیس ها را انجام دهم و به یاری خدا عصر پنجشنبه ای که در پیش داریم، همه با هم در فضایی جدید، میهمان سفره شهدای گمنام یادمان دزفول شویم.

همینجا لازم می بینم که این نکته را تذکر دهم که پس از پیگیری های حقیر جهت تهیه موکت و طراحی و ساخت تندیس سنگ مزار شهدا، هزینه ای بین 700 تا 800 هزارتومان مورد نیاز است. لذا از کلیه دوستانی که دوست دارند در ثواب این کار خیر و خدمت به شهدای گمنام شریک شوند ، خواهشمندم در بخش نظرات آمادگی خود را جهت پرداخت هزینه اعلام کنند تا هماهنگی لازم جهت دریافت هدیه آنان صورت گیرد.

چون قرار شده است تا پنجشنبه آینده یعنی چهار روز دیگر ، کارها انجام شود، خواهش دارم که دوستان سریعا کمک های نقدی خود و سایر افرادی را که در راستای خدمت به شهدا دریغی ندارند به دست حقیر برسانند.

همچنین لازم می دانم اعلام کنم که به دلیل اینکه نخواستیم خودمان را درگیر التماس به ادارت و ارگان های مختلف کنیم ، تصمیم گرفتیم خودمان پول بگذاریم روی هم و خودمان کار را به نتیجه برسانیم و زیر دین مدیران دلسوز!!!!  و فرهنگ دوست!!! و خادم الشهدای !!! شهرمان نرویم.

پس همینجا اعلام کنم که دوستان در قسمت نظرات ، نگویند که چرا ادارات و نهادها و ارگان ها برای اینکار هزینه نمی کنند. لابد نمی شود دیگر. !!!!!

دعا کنید کارها خوب پیش برود

به امید حضور پرشور همه دوستان در عصر پنجشنبه همین هفته ، یادمان شهدای گمنام دزفول روبروی آقا رودبند

خواهشمندم که از هر طریق که می توانید به همشهری ها و خصوصا جوانان اطلاع رسانی بفرمایید

و منتظر کمک های نقدی شما هستم

دنبال عقیده درست در باب مهدویت

سلام

داشتم مطلبی در مورد ضرورت مناجات با امام عصر(عج) رو در تارنمای رهبری جستجو می کردم به مطلبی برخوردم که بسی جای تامل داشت حقیقتا ما نیازمند بازبینی اعتقادات و کلاممان در مورد امام زمان(عج) هستیم...

ما نیازمند بازخوانی اندیشه ی کسی هستیم که او را امام خامنه ای می خوانیم و در پس نامش صلوات می فرستیم ولی نسبتی که باید با اندیشه اش نداریم...

این مطلب را که در تاریخ25آذر ماه76در دیدار با جمعی از اقشار مردم فرموده اند بخوانید اگر دوست داشتید این مطلبو از تارنمای معظّم له که به مناسبت15شعبان ایراد شده گوش دهید و نه فقط گوش...

گوشه ای از سخنرانی ایشان:


اینکه بگویند امام زمان می آید و کارها را درست می کند خراب کردن عقیده به امام زمان است

...اعتقاد به مهدویّت و به وجود مقدّس مهدی موعود ارواحنافداه، امید را در دلها زنده می‌کند. هیچ‌وقت انسانی که معتقد به این اصل است، ناامید نمی‌شود. چرا؟ چون می‌داند یک پایان روشنِ حتمی وجود دارد؛ برو برگرد ندارد. سعی می‌کند که خودش را به آن برساند.

 

پس، عقیده این است. البته وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند، می‌کوشند آن را در ذهنهای مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند امام زمان می‌آید و همه کارها را درست می‌کند! این، خراب کردن عقیده است. این، تبدیل کردن موتور محرّکی به یک چوب لای چرخ است؛ تبدیل کردن یک داروی مقوّی، به یک داروی مخدّر و خواب‌آور است.

 
امام زمان می‌آید انجام می‌دهد، یعنی چه؟! امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده، اقدام فرماید. از صفر که نمی‌شود شروع کرد! جامعه‌ای می‌تواند پذیرای مهدی موعود ارواحنافداه باشد که در آن آمادگی و قابلیت باشد، والّا مثل انبیا و اولیای طول تاریخ می‌شود. چه علّتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولی‌العزم آمدند و نتوانستند دنیا را از بدیها پاک و پیراسته کنند؟ چرا؟ چون زمینه‌ها آماده نبود. چرا امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌الصّلاةوالسّلام در زمان خودش؛ در همان مدّت کوتاه حکومت با آن قدرت الهی، با آن علم متّصل به معدن الهی، با آن نیروی اراده، با آن زیباییها و درخشندگیهایی که در شخصیت آن بزرگوار وجود داشت و با آن توصیه‌های پیامبر اکرم درباره او - نتوانست ریشه بدی را بخشکاند؟
 
خودِ آن بزرگوار را از سر راه برداشتند! «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله(2)». تاوان عدالت امیرالمؤمنین، جان امیرالمؤمنین بود که از دست رفت! چرا؟ چون زمینه، زمینه نامساعد بود. زمینه را نامساعد کرده بودند. زمینه را زمینه دنیاطلبی کرده بودند! آن کسانی که در اواخر یا اواسط حکومت علوی مقابل امیرالمؤمنین صف‌آرایی کردند کسانی بودند که زمینه‌های دینیشان زمینه‌های مستحکم و مادّه غلیظِ متناسبِ دینی نبود. عدم آمادگی، این‌طور فاجعه به بار می‌آورد!
 
آن وقت اگر امام زمان علیه‌الصّلاةوالسّلام در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند، همان خواهد شد! باید آمادگی باشد. این آمادگی چگونه است؟ این، همانی است که شما نمونه‌هایی از آن را در جامعه خودتان مشاهده می‌کنید. امروز در ایران اسلامی چیزهایی از درخشندگیهای معنوی وجود دارد که در هیچ‌جای دنیا نیست.

عرضه آثاری از بیانات مقام معظّم رهبری با تخفیف در مرکز فرهنگی وارثین دزفول

باسلام

شما[خطاب با آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت] در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.»امام خمینی(ره)صحیفه نور، ج 20، ص 173 (مورخ 21/10/1366)به نقل از رجانیوز


به مناسبت 25سال رهبری و زعامت آیت اله خامنه ای رهبر معظّم انقلاب کتب مرتبط با ایشان با تخفیف20درصد در محل فروشگاه مرکز فرهنگی وارثین دزفول عرضه می شود.

برای آشنایی با برخی از این کتب می توانید از پیوندهای زیر استفاده کنید:

1- انتشارات انقلاب اسلامی(ناشر آثار معظّم له)

2- موسسه جهادی

3- معرفی کتاب های مرکز فرهنگی وارثین


پی نوشت:

مجموعه پوسترهای معرفی کتاب تولیدی مزکز فرهنگی وارثین ارائه شده در مصلای نمازجمعه دزفول+++

تخفیف فوق الذکر تا جمعه15شعبان برقرار است.

فهرستی از برخی کتب رهبری+++


مرکز فرهنگی وارثین به نشانی: دزفول- خیایبان امام خمینی شمالی- بالاتر از سبزقبا- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق . ضمنا تلفن های تماس: 09168230974و2254556


امام خمینی (ره)

سلام

هر سال روز چهاردهم خرداد فرصتی است برای این‌که ملت ایران بار دیگر وفاداری خود را به اصول و آرمانهای امام بزرگوار ابراز کند. اگرچه اظهار اخلاص و پیوند دلهای مردم با آن شخصیت برجسته و فراموش نشدنی تاریخِ ما، در مراسم بسیاری در طول سال بروز پیدا می‌کند، اما چهاردهم خرداد خصوصیتی دارد؛ همراه با خاطره غم‌انگیز فقدان این نعمت بزرگ الهی از میان ماست؛ لذا در چنین روزی دلهای آگاه، بیشتر از همیشه احساس می‌کنند که باید پیوند و وفاداری خود را با بنیان مستحکمی که آن معمارِ بزرگ انقلاب در این سرزمین بنا نهاد، تجدید و ابراز کنند.(14خرداد82)


السّلام علیک ایّها العبد الصّالح المطیع‌للَّه و لرسوله و لامیرالمؤمنین اشهد انّک

قد اقمت الصّلوة و اتیت الزّکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر

و جاهدت فیاللَّه حقّ جهاده حتّی اتاک الیقین فرحمک اللَّه حیّا و میّتا.

امروز سالروز رحلت جانگداز امام خمینی است درود بی کران الهی بر این عبدصالح خدا.

مجموعه ذیل گوشه ای از سخنان مقام معظّم رهبری پیرامون امام خمینی(ره)است...




چند مطلب پیرامون امام خمینی(ره)
1- وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره)+صوت و فیلم خوانش توسط رهبری

2- تصاویری از تشییع امام خمینی(ره)

3- ناگفته هایی از خاکسپاری امام خمینی(ره)

4- سخنان آقای ناطق نوری از خاکسپاری امام خمینی(ره)

5- معرفی کتاب « مدح خورشید » گزیده ای از خاطرات رهبری از امام خمینی(ره)حتما بخونید کتاب عالیه
این قسمتی ازشه توش یه سری صحبت ها هست که کمتر شنیدید...

ایستادگی با شکوه تنهایی یک تک درخت

روزی بود که رهبر عزیز ما تنهای تنها بود؛ دو گروه مبارز در این مملکت بودند، هر دو تز رهبر ما را رد می کردند، قبول نداشتند. یک عدّه سیاسیون راحت‌طلب پشت میز نشین بر روی بستر راحت استراحت کن؛ آنهایی که عادت کرده بودند بنشینند، بخورند، بورس بگیرند، آقایی کنند با تبختر و تکبّر یک کلمه حرفی بزنند، وجیه الملّة بشوند، یک وقتی هم در یک جریان سیاسی یک کلمه ای بگویند، امّا دردسری قبول نکنند. اینها با شیوه‌ی رهبر ما مخالف بودند، می گفتند آقا بیخود این همه به پر و پایه‌ی شاه می‌پیچند، شاه که رفتنی نیست از این مملکت. اقلاً اگر شاه را رد می‌کنند نیابت سلطنت را قبول کنند. امام قرص ایستاد، گفت هر کسی که شعار ما را قبول نمی کند به ملاقات ما نیاید. اذن دخول امام در پاریس برای رجال سیاستمدار پرمدعّا این بود که باید اوّل سلطنت و پادشاهی را در ایران رد بکنند، محکوم بکنند، بعد بتوانند بار بیابند و به خدمت امام بروند؛ حتّی حاضر نبود با اینها صحبت بکند، مذاکره بکند، قرص ایستاد؛ این یک گروه. گروه دیگر گروهی بودند که با ادّعای تندروی و چپ‌روی و فداکاری در میدان مبارزه حاضر می شدند، طرفدار جنگ مسلّحانه، تنها ره رهایی جنگ مسلّحانه است. می گفتند آقا بی خود اصرار می کند، با اینجورها این مبارزه به پیروزی نخواهد رسید، بی‌خود معطّل نشوید؛ باید جنگ مسلّحانه، باید تفنگ به دست بگیریم. باید مردم بسیح عمومی بشوند. هر کسی را که فکر می کردند ارتباطی با امام دارد دورش را می گرفتند فریاد می کشیدند که ما را مسلّح کنید. البته این توده‌ی مردم بودند غالبا که می گفتند ما را مسلح کنید، امّا تز مال گروههایی بود که شعار جنگ مسلّحانه را شعار خودشان قرار داده بودند. می گفتند فایده ای ندارد، تا سلاح دست نگیرید، تا مردم را مسلّح نکنید، شاه از این مملکت رفتنی نیست. امام هیجان‌زده نشد، دستپاچه نشد، خطّ مشی خودش را گم نکرد، راه خودش را ادامه داد؛ گفت با مبارزه‌ی سیاسی آنچنان ضیق خناقی برای این رژیم درست می کنیم که یا خودکشی کند یا مجبور به فرار بشود، و دیدیم که شد. گروههای مبارز در این مملکت مخالف تز امام بودند. بگذریم از گروههای راحت طلب مرتجعی که اساساً ضدّ مبارزه می اندیشیدند و هر گونه مبارزه ای را محکوم می کردند؛ آنها که هیچ. امّا تنها و به تنهایی یک امّت «انّ ابراهیم کان امّة» خودش تنها یک امّت بود. باشکوه تنهایی یک تک‌درخت، در یک کویر لم یزرع که بر طوفان ها و شنه ا و آفتاب های داغ و سوزان و تشنگی ها و بی آبی ها پیروز می شود و فضا را سرسبز و معطّر می کند، ایستاد. ایستاد و مبارزه را به این‌جا رساند.
سخنرانی با عنوان جلوه‌ی سرگذشت دیرین مبارزات پیغمبران در زمان ما 1358/05/31

6- یک بسته صوتی و تصویری شامل نماهنگ و مستند و سخنرانی

7- اگه تونستید 2مطلبو بررسی کنید:
1- سخنرانی های 14خرداد هرسال رهبری
2- تاکید رهبری روی خط امام و روش های حفظ این خط
به طور مثال در سخنرانی 14خرداد امسال این چنین مورد اشاره است: « چالش دوم چالش درونی برای ملت برادران و خواهران عزیز عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست بدهیم این بزرگ ترین خطر است
و بعد بررسی کنید سخنرانی14خرداد 89 و اهمیت موضوع رو و همچنین مطالبه و تند شدن آهنگ تاکید بر خط و روش امام در سال92 و همچنین    (دیدار دانشجویان87/7/7)

ماه شعبان است

برای این‌که انسان بتواند وقتی وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفاده‌یی ببرد و برای این‌که این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار داده‌اند؛ رجب یک‌جور، شعبان یک‌جور دیگر.

رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. من یک وقتی از امام (رضوان‌اللَّه‌علیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان می‌آید و دوست دارید. فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که می‌دانید اصلاً ورود اصلی‌اش مال شب نیمه‌ی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک»؛ جهنم هم که من را ببری، فریاد می‌کشم تو را دوست دارم. و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد می‌کشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.(بیانات در دیدار وزارت اطلاعات 1383/07/13)

معرفی کتابی دعا از منظر رهبری


اگر می خواهید در مقابل دشمن، استوار باشید؛ باید باب دعا را به رویخودتان باز کنید.

اگر می خواهید از کسی و چیزی نترسید؛ باید رابطه ی خودتان را با خدا

 قوی کنید.

 اگر می خواهید در مقابل جلوه های مادّی تکان نخورید و نلغزید؛ باید

خود را با دعا و تضرّع بیمه کنید.( گوشه ای از متن کتاب)

این کتاب ارزشمند کوشیده است تا سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب پیرامون دعا را به صورت  دسته بندی شده در اختیار علاقه مندان قرار دهد عناوین برخی از فصول این کتاب عبارتند از: شرلئط دعا، شروط اجابت/ اهمیت دعا و ذکر/ در دعا از خدا چه بخواهیم؟...

با هم گوشه ای از متن را می خوانیم:



حتی بند کفش

چیزى را که خدا مى‌دهد، قبلاً باید از خدا بخواهیم. چرا بخواهیم؟ یکى از عللِ این‌که گفته‌اند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید، این است که به حوائج و عجز و حقارت و تهیدستى خودمان توجّه پیدا کنیم تا ببینیم که چقدر تهیدستیم. اگر خداى متعال کمک نکند، امکان ندهد، نیرو ندهد، فکر ندهد، ابتکار ندهد و وسایل را جور نیاورد، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. اگر شما به قصد خریدنِ بند کفش از خانه بیرون آمدید، در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازه مورد نظر، بسته بود و یا در بین راه، حادثه مهمّى پیش آمد که مجبور شدید برگردید، بند کفش گیرتان نیامده است. بنابراین، هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّى بند کفش را، حتّى کوچکترین اشیا را و حتّى قوت روزانه خود را. بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما - که مى‌گوییم «من» و خیال مى‌کنیم مجمع نیروها ما هستیم - بشکند. این «من» انسانها را بیچاره مى‌کند. خطبه های نمازجمعه(28/11/1373)




به بهانه ترانه زیبا وفوق العاده جذاب«شهر غرور» اثر«سیدمهدی ضامنی» برای دزفول

این مطلبو عینا از وبلاگ عزیز الف دزفول می ذارم...

بالانویس1:

تعدادی از دوستان طی پیامک و کامنت های خصوصی از من می پرسند : چرا «الف دزفول» در ارتباط با روز دزفول هیچ مطلبی منتشر نکرد؟ و من هم در پاسخ گفتم : سه سال است که سکوت من بزرگترین اعتراض به برنامه ریزی و اجرای برنامه ها در این روز است. روز دزفول متعلق به همه دزفولی هاست و نه مربوط به عده ای خاص که خود را همه کاره می دانند و عقل کل. همین.

 

بالانویس 2:

شنیدن ترانه فوق العاده زیبای «شهر غرور» با صدای هنرمند جوان و آینده دار دزفولی ، «سید مهدی ضامنی» در یادواره شهدای موشکی دزفول ، مرا برآن داشت تا فارغ از مسئله «روز دزفول» که نقد روز دزفول و برنامه ها و حاشیه هایش ساعت ها زمان می طلبد، این پست را بنویسم.

 

  

مرغ همسایه غاز نیست

قدر هنرمندان دزفول را بدانید +گفتگوی تلفنی با سید مهدی ضامنی و دانلود ترانه زیبایش برای دزفول

 

 سیدمهدی ضامنی خواننده ارزشی و آینده دار دزفولی

تبلیغات مکرر رسانه ای در ارتباط با رو نمایی از ترانه ای بنام  «الف دزفول» توسط آقای «وحید سالاری » مرا برآن داشت تا با اشتیاق فراوان به دنبال این باشم که هرچه زودتر آن را بشنوم. لذا فایل آن را از طریق برخی دوستان پیدا کرده و سراپا گوش شدم. با گوش دادن این ترانه ، که به عنوان یک فرد عامی و شنونده معمولی می توانم قریب به ده ایراد و اشکال محتوایی و فنی از آن مطرح کنم ، انگار آب سردی بر آتش اشتیاق من ریخته شد و زیر لب گفتم: حیف هزینه هایی که برای این کار شده است. این تنها نظر من نبود، بلکه نظر تعداد زیادی از دوستانی بود که فایل آن را از طریق واتساپ برایشان ارسال کردم.

با این مقدمه می خواهم به طرح یک مسئله فوق العاده مهم بپردازم.

و آن نکته این است که در شهرستان دزفول ، از قدیم الایام این ویژگی حاکم بوده و همچنان حاکم است که مسئولین و متولیان امر، به پتانسیل ها و توانایی های داخل شهرستان توجه نداشته و همیشه چشمشان به خارج از دزفول است.

بازیگران ، خوانندگان ، مجریان ، مداحان، شاعران ، نویسندگان، سخنرانان و . . . اهل دزفول و ساکن دزفول، هیچگاه به چشم نمی آیند. هرچند دارای توانمندی ها و تکنیک هایی فوق العاده قدرتمند تر از افرادی باشند که مسئولین برگزار کننده برنامه های مختلف، از خارج از دزفول دعوت می کنند و این همان «غاز بودن مرغ همسایه است»

مسئولین برنامه ها، حتی حاضر می شوند هزینه های سرسام آور و مبالغی غیرقابل باور را پرداخت کنند ولی برای برنامه هایشان به این توانمندی داخلی توجه نداشته باشند.

و نکته جالب تر این است که عمدتا پس از این دعوت ها و سرمایه گزاری ها و هزینه کردن مبالغ گزاف ، نتیجه ای عکس بدست می آید و برنامه اجرا شده مطلوب مردم نبوده و اقبال عمومی را در پی ندارد.

یادم نمی رود مجری محترمی که برای یادواره شهید صبور دعوت شد، هزینه های مختلف بلیط و اسکان و حق الزحمه و . . . را دریافت کرد و در شب وفات حضرت فاطمه معصومه مردم را وادار به کف زدن نمود و موجبات اعتراض همه را فراهم کرد. آیا واقعا قحط مجری بود ؟

آیا واقعا در دزفول قحط هنرمند است که اینچنین با هنرمندان دزفولی مقیم، برخورد می شود.

عموم مردم بر این نکته واقف هستند که هنرمندان مدعو ، فقط و فقط به خاطر مسائل مالی تشریف می آورند و اگر مبالغ درخواستی آنان پرداخت نشود، از حضور و اجرا خودداری می کنند، حال می خواهد مجری یک یادواره شهدا باشند یا مداح و سخنران و کارشناس. در حالی که عزت نفس بسیاری از هنرمندان دزفولی حتی گاهی به گونه ای است که در مقابل اجرای برنامه وجهی دریافت نمی کنند.

نمونه بارز آن جناب آقای نظام اسلامی که برای مجری گری یادواره شهدای دزفول در سال 79 مبلغ یک میلیون و هفتصد هزارتومان گرفت و این مبلغ در سال 93 هم هنوز مبلغ قابل توجهی است.

بگذریم.

این خصلتی که آقایان دارند خصلت خوبی نیست.

برگردم سر اصل مطلب که همان ترانه زیبا و شاهکار «سیدمهدی ضامنی» به نام  «شهرغرور» است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در ارتباط با این کار فوق العاده جذاب و پرمحتوا ، شماره تلفن آقای ضامنی را از سید عزیز گرفتم و با صدای مهربان و گرم آقا مهدی مواجه شدم.

آقا مهدی که متولد 1369 است و کارشناسی حقوق دارد و در حال حاضر دوران خدمت سربازی اش را در سپاه ناحیه دزفول سپری می کند، ترانه اش را چنین برایم معرفی کرد :

«از چهار ماه پیش به پیشنهاد پدرم، مقدمات این کار را شروع کردم. شعرش را آقای احسان محمدی برایم گفت که از دوستانم است.آهنگسازی کار را خودم انجام دادم و تنظیم آن را آقای «امید رهبران» از «موسسه فرهنگی هنری افق نو »انجام داده است و این موسسه ، همان موسسه ای است که کار تنظیم آهنگ مرگ بر آمریکای حامد زمانی را انجام داده است و به پیشنهاد سپاه دزفول روند تهیه کار سرعت گرفت و سپاه دزفول هم قول حمایت از من در این ترانه را داده است»

آقا مهدی هم درد دل بسیاری از هنرمندان دزفول را داشت و اینکه او را در استان ها و شهرهای دیگر بهتر از دزفول می شناسند، اینکه اجراهایی زنده در استان قم و کرمان و . . . داشته است و اینکه موسسه افق نو ، قصد دارد با او کار کند و از پیشرفت هایش برایم گفت و اینکه دوست دارد همیشه کارهای ارزشی بخواند.

پس از مکالمه ای حدودا ده دقیقه ای با آقا مهدی به او گفتم که برایش آرزو دارم روز به روز علاوه بر اینکه پیشرفت می کند ، خاکی تر و متواضع تر شود و مثل خیلی دیگر از هنرمندان دچار غرور نشود. او هم به آرزویم آمینی گفت و گوشی را قطع کردو من بلافاصله شروع کردم به نوشتن.

 شروع کردم تا به مسئولین شهرم بگویم : آقایان عزیز. کمی هم کانون توجه خود را معطوف کنید به داخل دزفول. به توانمندی های جوانان دزفولی ایمان داشته باشید. روی این توانمندی ها سرمایه گزاری کنید.

چقدر از هنرمندان ما باید به دلیل این بی توجهی ها و دیده نشدن توسط شما، زندگیشان را بگذارند روی دوششان و از شهر بروند؟

 ببینید یک کار خود جوش که توسط یک جوان دزفولی انجام شده است چقدر زیبا ، جذاب ، پر محتوا از کار در می آید. چقدر مضامین جالبی در آن بکار می رود.  مثل :

«دنیا شنیده قصه مونو»

«شهری که به عهدش وفا کرد»

«با ذره ذره ی وجودش»

«دزفول دینش رو ادا کرد»

و با صدای گیرای آقا مهدی اقبال عمومی به دست می آورد.

 آیا حتما برای انجام یک کار هنری باید بروید سراغ یک هنرمند مشهور؟یک مجری مشهور؟ یک شاعر مشهور ؟ یک خواننده مشهور؟

چه وقت می خواهید این تفکر را بی خیال شوید که اگر یک کاری با چنان هنرمندانی انجام شود ، خوب از کار در می آید؟

چرا به جوان تر ها میدان نمی دهید؟

چرا فکر می کنید هنرمندان دزفولی از پس این کارها بر نمی آیند و هنرمندان جوان دزفولی دیگر چگونه باید توانایی های خود را به اثبات برساند؟

چند بار باید کارهای شکست خورده و بدون نتیجه را تجربه کنید آخر؟

یا واقعا در این عدم توجه، بحث، بحث دیگری است و منافعی برای برخی ها دارد؟

نمی دانم. واقعا نمی دانم قضیه چیست؟

 من فکر می کنم ، بهترین ملاک نظر عموم مردم است.

 هم ترانه «الف دزفول» را با آن همه تبلیغ برای رونمایی و امواج رسانه ای می گذارم  برای دانلود و هم ترانه «شهر غرور» را که آقا مهدی ضامنی در نهایت تواضع و بدون آگهی و تبلیغات خواند.

قضاوت با شما مخاطبان الف دزفول.

 

دانلود ترانه الف دزفول اثر وحید سالاری با شعر عبدالرحیم سعیدی راد با ظرفیت 5 مگابایت

دانلود ترانه شهر غرور اثر سید مهدی ضامنی با شعر احسان محمدی با ظرفیت 2 مگابایت

 

کاش روزی برسد که قدر هنرمندانمان را بهتر بدانیم و با بی توجهی به آنان از دستشان ندهیم و قدردان زحماتشان بوده و برای تلاش هایشان ارزش قائل شویم و دیگر به غاز بودن مرغ همسایه اعتقاد نداشته باشیم.

 آقا مهدی ضامنی ، اگر حمایت شود، با توانایی هایی که دارد می تواند بسیار بالاتر از حامد زمانی بدرخشد