مردم ایران با انقلاب اسلامی، بهدنبال حکومت الله رفتند، نه بهخاطر دنیا و مادیات؛ بلکه بهخاطر روحیة حقطلبی و کمالجویی که به نفَس قُدسی حضرت روحالله در آنها زنده شد. آنان در جستجوی کمال و نهایت اعتلای انسانی به حکومت اسلام رسیدند. فلسفة حکومت اسلام، تزکیه و تعلیم انسانها و تبدیل شدن به انسان کامل است؛ فراهم کردن مقدمات حرکت بلندمدتِ رسیدن به سعادت است.
این مردم، حرکت بهسویِ قلههای کمال انسانی را آغاز کردهاند و در این راه، با تمسک به حبل متین ولایت، به فضل الهی تا رفیعترین جایگاههای انسانی صعود خواهند کرد؛ انشاءالله. مردمی اینچنین حقطلب و کمالجو، نیاز به راهبری دارند که خود گواه حق باشد و نشانیِ صحیح را برای آنان بنمایاند؛ راهبری که در گردنهها و پیچهای تاریخیِ مسیرِ تعالی، دست امت را بگیرد و از ضعف و سستی، رهایی بخشد؛ طبیبی که آشنای با دردها و امراض جامعه باشد و نسخههایی عملی و مؤثر برای علاجها ارائه کند؛ مرشدی که در غبار فتنهها، محل رجوع باشد و مردم، بصیرت و بینش خود را از حکمتها و موعظههای او دریافت کنند. و حقیقتاً تا به امروز این اتفاق افتاده و به اذعان دوست و دشمن، پیوند مردم با مقام معظم رهبری، عالیترین افتخارات را نصیب ملت کرده است.
ولیفقیه در جایگاه نائب امام زمانعجلاللهتعالیفرجه واجد دو شأن حکمرانی بر امور و هدایت قلوب است. شأن اول رنگی حقوقی دارد و آن، تصدی بر امور اجرایی و ولایت مطلِقی است که گرهها را از امور جاری باز میکند و مانع ایجاد بنبست در نظام میشود. این شأن انحصاری و اختصاصی است. ولی شأن دوم که مغفول واقع شده، هدایت دلها و جذب جانها به سوی کمال و ایجاد فضای مناسب برای رشد فضائل انسانی در جامعه و «پدر» بودن برای یکایک فرزندان این مرز و بوم است. اگر شأن رهبر و امام جامعه در ادارة امور خلاصه شود، نباید انتظار ایجاد فضایی مناسب برای رشد و به کمال رسیدن فضائل انسانی را داشت.
حضرت آیتالله خامنهای، همچون یک دانشگاه علمی، محتواهایی قوی و مؤثر تولید میکنند و در اختیار مردم قرار میدهند. محتواهایی که در مباحث گوناگون، نیازهای مختلف مردم را پاسخگوست. امروز هرکس در دانشگاه خامنهای ثبتنام کند و محصل این دانشگاه شود، خیالش از سردرگمیها و حیرانیهای این دنیا آسوده خواهد شد. شأن هدایت قلوب، توسط ایشان در حال انجام است و درسهای مختلف این دانشگاه، هر یک بعدی از ابعاد هدایت انسان را پوشش میدهد. درسها خیلی متنوع هستند: دروس تاریخی، معارفی، سیاسی، فرهنگی، توحیدی، اجتماعی و اخلاقی.
از مهمترین دروس برای هدایت انسانها، دروس اخلاقی است. متأسفانه در کتب موجود از بیانات معظمله، کمتر به این موضوع پرداخته شده است. مباحث اخلاقی ایشان، امتیازات منحصربهفردی دارد که دل جویندگان استاد اخلاق را بهسوی خود جذب میکند.
مباحث اخلاقی ایشان در عین ریشهای بودن، خیلی ساده و عملی است؛ سخت و پیچیده نیست که در شنونده ترس از عمل کردن به آن ایجاد کند. چون نصایح برگرفته از آیات قرآن است، حکمت دارد و خیلی دقیق به ریشه و گره اصلی میزند و مشکل را حل میکند. اخلاقی که ایشان میگویند، اخلاقِ ناظر به حضور فعال در جامعه است، نه اخلاق فردگرا و به دور از اجتماع. اصلاً گاهی بُعد جدیدی از اخلاق را باز میکنند و اخلاق یک امت را مطرح مینمایند؛ مانند مباحثی که در موضوع گناه و استغفار یک جامعه دارند. مباحث اخلاقی را خیلی جذاب و شیوا ارائه میکنند و طیفهای مختلف مردم از طلبه و روحانی تا دانشجو و هنرمند جذب میشوند. مباحث هم تنذیری است و هم تبشیری. خیلی بهجا از آیات بیمدهنده و بشارتدهنده قرآن استفاده میکنند. خودشان هم که مظهر اخلاق اسلامی هستند و به اقرار برخی افراد، فقط نگریستن به چهرة منور ایشان، انسان را بهسوی کارهای نیک سوق میدهد و از کارهای خلاف دور میکند.
کتاب «استغفار و توبه» فتح بابی است در کتب صهـبا، برای مباحث اخلاقی معظمله. انشاءالله این خط محتوایی در آینده کاملتر شود و راهی ایجاد کند برای رساندن نسخههای شفابخش این طبیب حاذق به مردم تشنه و آماده کردن بیش از پیش جامعه برای ظهور حضرت ولیعصر اروحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا.
منبع: http://www.jahadi.ir/fa/
این کتابو می تونید از: مرکز فرهنگی وارثین به نشانی: دزفول- خیایبان
امام خمینی شمالی- بالاتر از سبزقبا- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق تهیه نمایید. ضمنا تلفن های تماس: 09168230974و2254556
سلام
هرچند ماه مبارک 5روز است که شروع شده ولی باز هم تقدیمتان می کنم هر روز جرعه ای از کلام حضرت عشق را:
جرعه اول
معراج مهمان
فرصت عروج
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر -که در میان انواع عوامل و
موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگیزههای گوناگون، او را
بهسمت پایین و تنزل و سقوط میکشاند- فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح
را -که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و
اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه
رمضان، چنین فرصتی است.
البته غیر از ماه رمضان، فرصتهای دیگری هم هست. مثلاً همین نمازهای
پنجگانه، فرصتهایی است که ما میتوانیم با استفاده از آنها عروج کنیم؛
خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها و پوسیدگیها و غفلتها و بیماریهای
معنوی را از خودمان دور کنیم. نماز، فرصت بسیار خوبی است. شما اگر امتحان
نکردهاید -که قاعدتاً امتحان کردهاید و إنشاءاللَّه عمل دائمی شما،
همینطور باشد- امتحان کنید. توجه بکنید که در حال نماز، اگر متوجه خودتان و
کاری که از شما سر میزند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ
شما متفاوت خواهد بود. شرطش همین است که توجه کنید در حال نماز، مشغول چه
کاری هستید.
بهترش این است که اذکار نماز را بفهمید؛ کارِ بسیار آسانی است. نباید
بگوییم که ما فارسیزبانیم و نمیتوانیم عبارات عربی را بفهمیم. مجموع
عباراتی که در نماز خوانده میشود -از اول تا به آخر- یاد گرفتن آن برای
آدمهای متوسط، یک ساعت هم کار ندارد؛ خیلی آسان است. کتابهایی هم نوشته
شده که اینها را ترجمه کردهاند. اگر به معانی توجه کنید و بفهمید که
مضمون این کلمات چیست و در آنها تدبر کنید، البته بهتر است. اگر این مقدار
هم ممکن نشد، حداقل وقتی در حال سجدهاید، بدانید که با خدا حرف میزنید؛
وقتی در حال رکوعید، بدانید که پروردگار عالم را تعظیم میکنید؛ وقتی در حال
قرائت و ذکر هستید، بدانید که با چه کسی حرف میزنید. نفس همین توجه، مهم
است.
اگر این توجه حاصل بشود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -که «و لذکراللَّه
اکبر»- این نماز برای شما «معراجالمؤمن» خواهد بود و شما را عروج خواهد
داد. عروج، همین است که شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانیت بیشتری
را بعد از نماز احساس میکنید.
دوره بازیابی و بازسازی
انواع عبادات، فرصتهایی برای ما هستند؛ لیکن ماه رمضان، یک فرصت استثنایی
در دوران سال است. در این سی روز یا بیست و نه روز بهطور مداوم، غیر از
نمازهای موظف پنجگانه و نوافلی که همیشه انسان میتواند آنها را بخواند،
دعاهایی هست که توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانیت مضاعفی
میبخشد. این دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند. کیفیت حرف زدن و مناجات
کردن با خدا را به ما یاد دادهاند. معین کردهاند که چه حرفهایی را میشود
با خدا زد. بعضی از این جملاتِ ادعیه مأثوره از ائمه علیهمالسّلام هست که
اگر اینها نبود، آدم نمیتوانست خودش تشخیص بدهد که میشود با خدا با این
زبان حرف زد و اینطور از خدا خواست و التماس کرد.
علاوه بر اینها، همین نفس روزه ماه رمضان است که یک زمینه روحانیت و
نورانیت برای روزهدار میباشد و او را برای کسب فیوضات الهی، آماده میکند.
این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگی و با روزه و با
دعاهایش است که اگر شما به اینها توجه کنید و تلاوت قرآن را هم به آن
اضافه نمایید -که گفتهاند ماه رمضان، بهار قرآن است- یک دورهی بازسازی و
بازیابی و نجات خود از پوسیدگیها و فسادها و امثال اینها خواهد بود؛ دوره
خیلی مغتنمی است. اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، این سیرِ
الیاللَّه را بکنیم و میشود.
گاهی که پس از پایان ماه رمضان، خدمت امام رضواناللَّه تعالیعلیه
میرسیدم، برایم محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند و حرف زدن و نگاه و
اشاره و حرکت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. دوره
ماه رمضان، برای یک انسان مؤمن و والا، اینطوری است. آنقدر به او و به
قلب و باطنش، نورانیت میبخشد که انسان این را در مشاهده حضوری او حس میکند و
از حرفزدنش میفهمد که نورانیتر شده است. بندگان خدا همینطورند. ما باید
از این فرصت، خیلی استفاده کنیم.
دوری از گناه
برای نزدیکی به خدا، اصل قضیه، ترک گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و
توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است. اصل قضیه، این است که انسان از صدور
گناه و خلاف از خود، مانع بشود. این، همان تقوا را میطلبد. تقوا و
پرهیزگاری، مهمترین -یا بگوییم اوّلیترین- مظهری است که وجود انسان باید
داشته باشد. همین است که مانع از گناه انسان میشود. گناه نمیگذارد که
انسان، حتّی خود را به لبه دریای عظیم مغفرت الهی برساند و از آن استفاده
کند. گناه نمیگذارد که ما حال دعا و توجه پیدا کنیم. گناه نمیگذارد که ما
به فکر بازنگری و بازسازی خودمان بیفتیم. کوشش بکنیم از گناه فاصله بگیریم.
این، شرط اول قضیه است.
البته گناهان مختلفند؛ گناههای گوناگونِ فردی و اجتماعی، گناههایی که
بهوسیله دست یا چشم یا زبان و از طرق گوناگون حاصل میشود. برای افراد
مسلمان، شاید گناهان، مخفی نباشد و میدانند که چه چیزی گناه است. آن کسی که
دعا هم میخواند، مستحبات را هم انجام میدهد، وظایف شرعیش را هم انجام
میدهد؛ اما در کنار آنها، از گناه هم اجتناب ندارد، مثل آن کسی است که در
حال سرماخوردگی و تب، هم داروهایی را که ضد سرماخوردگی است و شفابخش است،
میخورد و هم از غذاهایی که برای سرماخوردگی مضر است، استفاده میکند. معلوم
است که آن داروها، اثر نخواهد کرد. معلوم است که اگر آدم بیمار، آن غذایی
که برای او مضر است، آن عملی که برای او زیانآور است، به آنها ارتکاب
بکند، برای او، دارو اثری نخواهد کرد.
باید زمینه استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوی الهی را آماده کرد و
آن، با ترک گناه است. لذا شما در دعای کمیل میبینید که امیرالمؤمنین
علیهالصّلاة والسّلام میفرماید: «اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تحبس
الدّعاء» یعنی خدایا! آن گناهانی که دعای مرا حبس خواهد کرد، آنها را
بیامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا میشود. در همین شبها و سحرها، در دعای
شریف ابوحمزه میخوانید: «فرّق بینی و بین ذنبی المانع لی من لزوم طاعتک».
خدایا! میان من و گناهم فاصله بینداز؛ آن گناهی که مانع از انجام وظایفم
میشود و باعث میگردد که نتوانم خودم را به تو نزدیک کنم. اصل قضیه، مسأله
ترک گناه است.
گناه در نظام اسلامی و نظام طاغوتی
مهمترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامی در این است که فضا را، فضای
گناهآلود نمیکند. در نظامهای طاغوتی، فضا گناهآلود است. اگر انسان هم
بخواهد گناه نکند، گویی برای او میسور نیست و همهچیز، انسان را به طرف
گناه سوق میدهد. در نظام اسلامی، اینطور نیست. در نظام اسلامی، فضا
گناهآلود نیست. گناهکار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با
اختیارات گوناگون هم هست -نه اینکه نیست- اما گناه، ممکن است فقط جاذبه
شخصی داشته باشد؛ یعنی هوی و هوس انسان، او را به طرف گناه بکشاند. این
نظام، غیر از نظام طاغوتی و شیطانی است که گناه، معیار پیشرفت اجتماعی هم
است! در نظام اسلامی، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلکه ضد پیشرفت و ضد
ارزش و معیار تنزل است.
گناه از هر کسی که صادر بشود، نباید گفت چون این شخص انجام میدهد، پس
اشکالی ندارد، یا لابد اشکالی ندارد. نه، گناه را بایستی شناخت و گناهکار
را بهوسیلهی گناه باید شناخت. هر کسی گناه را انجام داد، گناهکار است؛ هر
که میخواهد باشد. این تصور غلط است که ما بگوییم چون فلانی این کار را
میکند، لابد اشکالی ندارد که میکند؛ اگر اشکال داشت، که نمیکرد. البته حمل
بر صحت، ایرادی ندارد؛ بلکه خوب و مستحسن است. در کار همه مؤمنین، انسان
باید حمل بر صحت بکند. تا آنجایی که ممکن است، نباید حمل بر فساد کرد؛ اما
وقتی یک عملِ خلافِ بیّن و واضح از کسی سر زد، هیچ تفاوت نمیکند که این
کس، چه کسی باشد. هر کسی باشد، گناه، گناه است؛ بلکه وقتی افراد ممتاز گناه
را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بیشتر هم خواهد بود.
بنابراین، اصل قضیه، اجتناب از گناه است که باید سعی کنیم در این ماه
رمضان، إنشاءاللَّه با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور
کنیم. اگر گناه از ما دور شد، آنوقت راه برای عروج و پرواز در ملکوت
آسمانها ممکن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سیرِ معنوی و الهی و آن
طیرانِ معینشده برای انسان را انجام بدهد؛ اما با سنگینی بار گناه، چنین
چیزی ممکن نیست. این ماه رمضان، فرصت خوبی برای دور شدن از گناه است.
سخنرانی در دیدار با مردم در روز یازدهم ماه مبارک رمضان؛ 18/01/69
منبع: تارنمای دفتر معظّم له
سلام
این روزها سعی کنیم سخنان رهبری را بفهمیم و...
داشتم دنبال صحبتی از رهبری که گمانم در دیدار مسئولین ارشاد در دولت خاتمی داشتند می گشتم که متاسفانه پیدا نکردم متاسفانه آرشیو خوبی از آن دوران در فضای مجازی نیست مشابه این اتفاق برای فیلم مصاحبه خاتمی با سی ان ان در بدو شروع کارش بود که سخنان عجیبی در آن می گوید ولی هرچه گشتم نیافتم و با این فقر منبع خطر بزرگ تحریف و تاویل به شدت ما را تهدید می کند و باید منتظر کارهایی از جانب روزنامه کیهان بدلیل دسترسی به این منابع و کتبی مثل شاهد عینی بدلیل مصاحبه صریح با اهالی انقلاب بود...
به هرحال آن مطلب را نیافتم آن مطلب این بود که: سگ را بگشاییم و سنگ را ببندیم...
مشابه این صحبت را رهبری در دیدار مورخ84/6/8با هیئت دولت دارند که در ذیل می آید در ادامه سخنان وحید جلیلی آورده شده است که قرابت زیادی با این مطلب دارد این سخنرانی در تاریخ92/4/3در افتتاحیه مجمع نوشت افزار ایرانی- اسلامی انجام شده است:
اشکالی که ما همواره به بخشهای فرهنگی داشتهایم، این بوده که به نقشِ خودشان به عنوان یک دولت اسلامی در صحنهی کارزار فکری درست عمل نمیکنند. کارزار فکری باید باشد؛ منتها کارزار فکری عملاً به این شکل درنیاید که ما به قول سعدی، سگ را بگشاییم و سنگ را ببندیم؛ حربه را از دست اهل حق و اهل آن فکری که حق میدانیم، بگیریم؛ اما دست اهل باطل را باز بگذاریم که هر بلایی میخواهند، سر جوانهای ما بیاورند؛ نه، او حرف بزند، شما هم حرف بزنید و در جامعه فکر تزریق کنید. ما به تجربه دریافتهایم که آنجاییکه سخن حق با منطق و آرایش لازمِ خودش به میدان میآید، هیچ سخنی در مقابل آن تاب پهلو زدن و مقاومت کردن نخواهد داشت.
گروه فرهنگی - رجانیوز: وحید جلیلی هفته گذشته در مراسم افتتاحیه مجمع نوشت افزار ایرانی-اسلامی طی سخنانی با اشاره به فرازی از خطبه سی وچهارم نهج البلاغه نکاتی را پیرامون شرایط جنگ نرم و وضعیت مدیریت فرهنگی متذکر شد که بخشی از آن را از نظر می گذرانید:
"تکادون ولا تکیدون". امیرالمؤمنین در نهج البلاغه میفرماید که برایتان برنامهریزی میکنند و شما برنامهریزی نمیکنید. "و تنتقص اطرافکم و لا تمتعضون"، ریزشها را میبینید و سر غیرت نمیآیید. به نظرم شرایط امروز ما است. این فراز خطبه سی و چهار نهج البلاغه دقیقاً شرایط امروز به خصوص مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی است. تکادون و لا تکیدون و تنتقص اطرافکم و لا تمتعضون. آخرش هم حضرت میفرماید، غلب والله المتخاذلون. قسم جلاله امیرالمؤمنین است. امیرالمؤمنین قسم جلاله میخورد. غلب والله المتخاذلون. میگوید اگر همدیگر را یاری نکردید، اگر دست در دست هم ننهادید، اگر برنامهریزی درست نکردید، سنت عالم بر این است که مغلوب خواهید شد.
وضعیت مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی وضعیت بدی است و این ربطی به یک جناح هم ندارد. منحصر به این جناح و آن جناح و اصلاحطلب و اصولگرا هم نیست. نه. الحمدلله جناح ها در ضعفهای مدیریت فرهنگیشان یک وجه مشترک خیلی وسیعی دارند. از اصولگرای اصولگرایش تا اصلاحطلب اصلاحطلبش در حوزه فرهنگی متأسفانه در بسیاری از حوزهها، در کمکاریها، در بیهمتیها، در بیمسؤولیتیها مثل هم هستند.
اسارت در مانور! با مانور به جایی نمیرسیم
اگر یک عده به اسم فعال فرهنگی و مدیر فرهنگی و….، فقط به مانور فرهنگی دادن و نمایش فرهنگی دادن عادت بکنند، مطمئن باشید در همان مانورشان هم اسیر دشمن فرضی خواهند شد!
ما نیازمند عملیاتهای واقعی میدانی جدی فراگیر فرهنگی هستیم. در این قضیه نوشت افزار هم این نهضت را باید امواج مردمی بیاید و راه بیندازد. خوشبختانه دوستان با قطع امید از بسیاری از فضاهای رسمی دارند به سمت دوستانی میروند که در بازار هستند. شما در بازار میروید و میبینید کلی آدم مؤمن وجود دارند. کسی نبوده که اینها را توجیه بکند. کسی نبوده که یک بار اینها را صدا بکند و یک جلسه بگذارد و یک بار با اینها حرف بزند. در ده سال گذشته یک بار شورای عالی انقلاب فرهنگی، ارشاد، سازمان تبلیغات یک بار همینهایی را که هستند دعوت بکند و اینها را توجیه کند. مشارکت آنها را بطلبد. بعد ببیند که میآیند یا نمیآیند.
این کارها نشده. کارهای خیلی ساده نشده. نه کارهای پیچیده. نه کارهای عجیب و غریب. کار خیلی خیلی سادهای که قابل انجام بوده، در مدیریتهای کارتابلی فرهنگی جمهوری اسلامی انجام نمیشود. پشت میزهای شان مینشینند و هی کارتابل را ورق میزنند. فکر کردند که با گزارش دادن آنها فرهنگ خوب میشود یا بد میشود.
عملیات لوازم التحریر ایرانی-اسلامی یک عملیاتی است که به نظرم شاید به یک تعبیر بشود گفت یک عملیات خطشکنانه است. یعنی اگر خط در اینجا بشکند، در خیلی از حوزههای دیگر خواهد شکست. یعنی به دنبال آن مجموعه صنایع فرهنگی جمهوری اسلامی می تواندفعال شود.
شما در هر عرصهای دست بگذارید، میبینید که رقبا به شدت فعال هستند. به شدت دارند برنامهریزی میکنند. چشمهایمان را که نمیتوانیم ببندیم. بالاخره ما وارد یک چالش عظیم تمدنی با غرب مستکبر شدهایم. آنها که ما را به حال خودمان رها نمیکنند. تکادون.ما آماج کید و برنامه ریزی آنها هستیم. کید دارند. برنامه دارند.
بیلبورد ضدآمریکایی ممنوع؛ فیلم ضدایرانی آزاد!
به قول یکی از دوستان ؛ شما اینجا بخواهید یک بیلبورد بالا ببرید، سریع برخورد می کنند و پایینش می کشند. اما هالیوود راجع به اشغال تهران فیلم سینمایی میسازد! با بهترین توزیع. الآن نگاه میکردم. این هفته در صدر فیلمهای پرفروش آمریکا است: روبوکاپ.
آنها با حمایت کامل همه دستگاههایشان راجع به اشغال تهران فیلم میسازند، اینجا شما یک بیلبورد بخواهید بالا ببرید، هزار جور فشار شروع میشود که شما حق نداری علیه آمریکا یک بیلبورد بالا ببری!و بگویی آمریکایی ها صداقت ندارند! آن طرف راجع به اشغال جمهوری اسلامی فیلم سینمایی میسازد! سربازهای آمریکایی توی خیابان های تهران راه میروند و زن و مرد ایرانی را متوقف میکنند. آنها را بازرسی بدنی میکنند.
این است وضعیت مدیریت فرهنگی ما در جنگ نرم!این طرف سنگ ها را می بندد آن طرف سگ ها را گسیل می کند.هماهنگی کامل!
در این فضای جنگ واقعی فرهنگی، حالا میفهمیم که آقا آن جملاتی که در دیدار با خبرگان در اواخر سال گذشته فرمودند و بعد در سخنرانی مشهدشان دوباره تأکید کردند چه عمقی دارد:" نگذارید جناح مؤمن انقلابی فرهنگی کشور منزوی بشوند."
اولویت اول جبهه فرهنگی :مقابله با جریان وسیع سانسور
اهمیت جناح مؤمن فرهنگی کشور در چیست؟ این جناح، این جریان فرهنگی فعال مؤمن که سرسپرده هیچ گروه و هیچ جناح سیاسی با هیچ تابلویی هم نیست، بزرگترین جریان ضد سانسور در ایران است. بزرگترین جریان ضد فیلتر در ایران است. چرا؟ به خاطر این که الآن جریان فرهنگی غرب و جریان فرهنگی غربزده، تمام تلاششان در این است که در فرهنگ کشور ما سانسور اعمال بشود و بسیاری چیزها فیلتر بشود.
هرآنچه که بر خلاف منافع و مصالح غرب است باید فراموش بشود. قهرمانهای این ملت چرا در آینه سینمای ما، تئاتر ما، نشر ما، لوازم التحریر ما، محصولات فرهنگ عمومی ما، چرا اینها سانسور میشوند؟ چرا اینها فیلتر میشوند؟ چون یک جریانی اراده کرده است که این کشور نباید از ظرفیتهای فرهنگی خودش، ظرفیتهای بزرگ تاریخی تمدنی انقلابی خودش بهرهمند بشود.
جناح فرهنگی مؤمن و انقلابی بزرگترین جریان ضد سانسور است که با حداقل امکانات در برابر دشمنان فرهنگ این کشور که میخواهند مهم ترین و بزرگترین افتخارات ما را، شخصیتهای ما را، ماجراهای ما را، واقعیتهای کشور ما را سانسور بکنند ایستاده اند و دارند با سانسور مبارزه میکنند. اگر چه اسمشان را بگذارند ما جریانهای آزاداندیش هستیم، روشنفکر هستیم.
انشاءالله حرکتهایی که جناح مؤمن فرهنگی در اقصی نقاط کشور آغاز کردهاند و بحمدالله روز به روز تجربه آنها دارد بیشتر میشود، روز به روز پختگی آنها در مسیر حرکت دارد بیشتر میشود، امیدوارم اینها تثبیت بشود و انشاءالله گام به گام و مرحله به مرحله و سال به سال ما به خصوص در حوزه فرهنگ عمومی ببینیم که به موفقیتهای بیشتری در جهت ارتقای فرهنگ دینی و انقلابی ایران اسلامی دست پیدا کنیم.«منبع رجانیوز»
و نمونه های دیگر:
برخورد با هفته نامه 9دی و عدم برخورد با نشریات هتاک با اصول نظام جمهوری اسلامی
درخواست برخورد با جوانان شایسته سازنده مستند من روحانی هستم
تلاش برای رفع فیلتر فیسبوک و فیلتر سخنان آیت ا...جنتی در برنامه شناسنامه
عدم راهیابی به بخش مسابقه جشنواره فجر و ایضا مشکلات اکران فیلم تحسین برانگیز شیلر143
دعوت از شاعر هتاک به امام خمینی
عدم تمایل برای برگزاری جشنواره ضدصهیونیستی افق نو
جلوگیری از نمایش بنرهای صداقت آمریکایی
با جستجو در فضای مجازی توضیحی در مورد هریک از این موارد خواهید یافت.
و در آخر مطلب اساسی:
آنچه که امروز میخواهم عرض کنم بهطور خلاصه و در یک جمله ــ عبارت است از اینکه ملّت ایران باید خود را قوی کند؛ این حرف من است...
امّا آنچه نقطهی مهمتر عرض من است، خطاب به جوانهایی است که در سرتاسر کشور فعّالیّتهای فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با ارادهی خودشان، با انگیزهی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند بهطور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است. علاوهی بر اینها، مَراجع فرهنگی. مَراجع فرهنگی یعنی چه کسانی؟ یعنی علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهّد، اینها نگاه نقّادانه خودشان را نسبت به اوضاع فرهنگی کشور همچنان داشته باشند و تذکّر بدهند. البتّه من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من این است که مجموعهی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحبنظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیلکردههای ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینهی فرهنگ، این است.
(سخنرانی در اولین روز سال جدید در حرم رضوی)
سلام
به مناسبت ماه مبارک رمضان کتاب « آداب روزه داری ، احوال روزه داران » که کتابی دربردارنده بیانات مقام معظّم رهبری است به حضورتان معرفی می شود.
این کتاب یک مقدمه بسیار خوب به قلم آقای علیرضا مختارپور قهرودی دارد که به طور مفصل به توضیح محتوای کتاب پرداخته است که شامل9قسمت است مطالعه مقدمه کمک خوبی به استفاده بهتر از کتاب می نماید.
کتاب از دو فهرست مطالب و فهرست موضوعی استفاده می کند که کمک شایانی به استفاده بهتر و دسترسی آسان تر به مطالب کتاب می نماید. نکته ی اساسی که در مقدمه نیز به آن اشاره شده است این است که:
یکی از وجوه چشمگیربیانات معظم له در طول22سال گذشته پیوستگی و انسجام مطالب در موضوعات مختلف است. البته با این ویژگی که حتی اگر موضوعی واحد چندبار آن هم در طول سال های مختلف مورد تاکید قرار گرفته هر بار یا از زاویه ای جدید به موضوع نگریسته شده و یا نکته ای جدید به ابعاد موضوع یا تحلیل آن افزوده شده است.برای نمونه...
این کتاب در19مبحث تدوین شده است در قسمت آخر چند نمونه از دعاهای معظم له در ماه رمضان آورده است...
در انتهای کتاب نیز فهرست آیات مطروحه در متن کتاب و همچنین احادیث و روایات با نشانی صفحه در متن کتاب آمده است. این کتاب در422صفحه و با قیمت11000تومان توسط انتشارات انقلاب اسلامی(وابسته به دفتر مقام معظّم رهبری) منتشر شده است.
این کتابو می تونید از:
مرکز فرهنگی وارثین به نشانی: دزفول- خیایبان امام خمینی شمالی- بالاتر از سبزقبا- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق تهیه نمایید.
ضمنا تلفن های تماس: 09168230974و2254556
تهیه نمایید.
باسلام و تبریک حلول ماه مبارک رمضان
ساعات فعالیت مرکز فرهنگی وارثین دزفول در ماه مبارک رمضان به شرح ذیل می باشد:
صبح ها: از ساعت: 6 تا 13
عصرها: 18 تا 20:30
این ساعات از شنبه7تیرماه تا پایان ماه مبارک رمضان برقرار است.
سلام
با خودم فکرای زیادی در مورد این کتاب کردم انتشارات سوره به عنوان ناشر کتاب «دا »خیلی تلاش کرد این کتابو تکرار کنه ولی توفیقی نیافت وقتی قبل از نمایشگاه کتاب مطلبی خوندم که آقا این کتابو دو روزه خوندن بازم باورم نشد این کتاب یه کتاب دیگس وقتی توی نمایشگاه کتاب این کتابو گرفتم و فهمیدم یه ناشر گمنام چاپش کرده و 2ساله چاپ شده تعجب کردم...ولی هنوز باور نکرده بودم وقتی نوشته ی آقا رو دیدم و برنامه ی تلویزیونیو، فهمیدم خبراییه ولی بازم باور نکردم حتی وقتی صحبت آقای رشادو خوندم که من کتاب زیاد نمی خرم یا نمی خونم ولی این کتابو تا ته با ولع خوندم بازم باورم نشد ولی وقتی مقدمه ی نویسنده رو خوندم و بی اختیار اشکم جاری شد(1) وقتی توی یک مقدمه همه چیز بود از عرض ارادت به آن که درود حضرت ماه بر او شد از معرفی شهدای بزرگ اسیرمان که ازشان خیلی بیشتر از شهدای دیگر غافلیم از عرض ارادت به حضرت عشق و سید آزادگان و سیدالاسرا و چندین و چند شهید اسیر و عرض ارادت به ساحت بی بدیل حضرت صبر و همه همه در یک جمله من زنده ام. فهمیدم که این کتاب دیگه ایه.
خانم آباد آجرک ا...
عجب کتابی نوشتی دست مریزاد.
گوارایتان باد این شور و سرور و با حضرت عقیله ی بنی هاشم(س) محشور شوید.
به گوشه ای از کتاب مهمانتان می کنم:
این کتاب را تقدیم می کنم:
به ساحت مقدس پیام آور کربلا که قصه ی اسارتش از واقعه عاشورا حماسه ساخت و اسارتش سرمشق همه آزادگان جهان و از جمله زنان آزاده ی کشورمان شد.
به پدر و مادر و برادران و خواهرانم که در طول جنگ و دوران اسارتم دلیرانه جنگیدندو ثانیه های انتظار را با توکل بر خدا شمردند و به دلواپسی ها پشت کرده و ایوب وار صبوری کردند.
به روح ملکوتی مرحوم حاج آقا ابوترابی که تکه ای از خدا بود که در زمین جامانده بود و مقام معظّم رهبری او را سید آزادگان نام نهاد.
(1)به روح بلند شهیدمحمدجواد تندگویان که همه ی وجودش غیرت و شرف بود و هربار که بدطینتان در سلول ما را باز می کردند فریاد می کشید«نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ »هر کس صدای مرا می شنود فریاد بزند« وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ »وقتی پیکر این شهید غریب به ایران رسید استخوان های شکسته و درهم ریخته ی سر و تنش دشمن زبون را رسواتر کرد.
به همه همسرانی که با تبسم از یادگاران جنگ تیمارداری می کنند تا کاشانه ی زندگی گرم و پرشور بماند.
به چشم های همیشه ترو منتظر همسر مفقودالاثر محمدزارع نعمتی که می گوید: هروقت محمد در خوابم به خانه می آید همه خانه بوی عطری را می گیرد که او همیشه از آن استفاده می کرد.
به همه ی همسران صبور آزاده ای که ثانیه های جوانیشان در انتظار گرفتن پرنده های کاغذی سپری شد.
به فرزندانی که بی هیچ خاطره ای از پدر، سال های بسیاری را در انتظار دیدار او سپری کردند بویژه فرزند امیرخلبان حسین لشگری که در طول هیجده سال اسارت پدر، فقط یک نامه از او دریافت کرد.
این کتاب را نوشتم که بگویم:
من زنده ام که فراموش نکنیم از خانواده آبیان، پدر و پسر که در یک روز شهید شدند و مادر، حجله ی همسر و پسرش را با هم چید.
من زنده ام که فراموش نکنیم هنوز هم میثم پسر طلبه ی شهید حسین زاده(مفقودالاثر) هر شب چشم انتظار، پشت در حیاط می خوابد که شاید یک روز پدرش بی خبر در خانه را بزند و او اولین نفری باشد که در را به رویش باز کند.
من زنده ام که فراموش نکنیم جنگ تحمیلی جنگ تحمیلی هشت ساله، جنگ دنیا با ایران بود و دفاع ما یک تنه بود. میگ و میراژهایی که بمب بر سر ما می ریختند هدیه ی شوروی و فرانسه بودند و مواد اولیه ی بمب های شیمیایی گاز خردل و سیانور، تحفه ی آلمان به رژیم بعث عراق بود. هواپیماهای خبرچین آواکس و ناوهایی که نفت کش های عربستان و کویت را اسکورت می کردند، همه چشم روشنی آمریکا به صدام بود. آنها با ناوچه هایی که به رژیم بعثی عراق پیشکش می کردند با هواپیماهای سوپراتاندار به سکوهای نفتی ما حمله ور می شدند. ناجوانمردانه تر اینکه این جنگ، فقط جنگ سرباز و ارتش نبود بلکه آنها دامنه ی جنگ را به تمام شهرها و خیابان ها و مردم بی سلاح کشانده بودند و با موشک های نه متری و دوازده متری، کوچه های دو متری را مورد اصابت قرار می دادند تا هیچ جان پناهی برای کودکان، مادران و غیرنظامیان باقی نگذارند. حالا چطور فرزندان ما باید باور کنند کشورهایی که اسلحه در اختیار صدام می گذاشتند؛ تغییر روش داده اند و دوستدار صلح و مدافع حقوق بشر شده اند؟
...
کاش دنیا بداند برای ما و تاریخ ما مایه ی فخر و مباهات است که فتح اله عزیزی سواد نداشت اما وقتی در اردوگاه خواندن و نوشتن را آموخت؛ اولین جمله ای که نوشت این بود: « من تا آخرین قطره ی خونم مقاومت خواهم کرد» و به این شعار عمل کرد.
...
این کتابو می تونید از:
مرکز فرهنگی وارثین به نشانی: دزفول- خیایبان امام خمینی شمالی- بالاتر از سبزقبا- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق تهیه نمایید.
ضمنا تلفن های تماس: 09168230974و2254556
سلام
کتب ذیل به مجموعه کتب مرکز فرهنگی وارثین اضافه شد:
1- من زنده ام خاطرات خانم معصومه آباد بیشتر
2- عباس دست طلا خاطرات «حاج عباسعلی باقری» مشهور به «حاج عباس فابریک دستطلا» بیشتر
3- رود خوانی از محمدمهدی سیار بیشتر
4- شاهد عینی از وحید یامین پور و محمدحسن روزی طلب بیشتر
5- شام برفی از محمد محمودی نورآبادی با مقدمه و بازنگری سعید عاکف بیشتر
6- آن که فهمید آن که نفهمید حمید داوودآبادی بیشتر
7- نسبت حوزه و نظام از دیدگاه مقام معظّم رهبری از برات محمد هدایتی بیشتر