معرفی مجموعه کتاب های تا ساحل آرامش
از حجت الاسلام محسن عباسی ولدی کارشناس رادیو معارف و برنامه گلبرگ
جلد چهارم و پنجم این مجموعه هم به پرسش شنوندگان و پاسخ کارشناس اختصاص یافته است. این دو جلد نوع کاربرد گامهای بیست و هشت گانه را به مخاطب میآموزد.
منبع: تارنمای رادیو معارف
منتظر معرفی وارثینی این مجموعه هم باشید فعلا جلد اول در دست مطالعه است که تا اینجا بسیار کاربردی و شایسته است.
آدرس جهت تهیه:
دزفول- خیابان امام خمینی شمالی- بالاتر از حرم حضرت سبزقبا علیه السلام- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق
مرکز فرهنگی وارثین
تلفن:0641-2254556و09168230974
سامانه پیامکی جهت عضویت و اطلاع از کتب جدید: 30006442254556
رایانامه جهت عضویت و دریافت مطالب مختلف: MarkazVaresin@gmail.com
مجموعه 14جلدی پیشوایان هدایت که در سایت khamenei.irمعرفی شده است به وارثین رسید.
یشنهادی برای مطالعه سیره اهل بیت(ع)
گفتن اینکه تاریخ ۲۵۰ سالهی اهل بیت(ع) حکایت درخشش نوری واحد است، به زبان، ساده است اما نشاندادن آن با جزئیات و در قالب بیش از چهار هزار صفحه کتاب و ذیل سرفصلهای مختلف و با بهرهگیری از منابع متعدد، کار دشواری است که مجموعهی ۱۴ جلدی اعلامالهدایة از عهدهی آن برآمده است.
«زندگى پیغمبر را میلىمترى باید مطالعه کرد. هر لحظهى این زندگى یک حادثه است، یک درس است، یک جلوهى عظیم انسانى است؛ تمام این ۲۳ سال همینجور است. جوانهاى ما بروند تاریخ زندگى پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقى افتاده است.» (بیانات در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم صلواتاللهعلیهوآله، ۱۳۸۷/۰۵/۰۹)
اگر معلم باشید و در کلاس درس یا حتی اگر خوانندهی حرفهای کتابهای دینی باشید و در یک جمع خانوادگی از شما بپرسند کتابی با موضوع زندگی امام جواد، امام هادی یا امام عسکری علیهمالسلام معرفی کنید، کار سختی پیش رو خواهید داشت. اگرچه ممکن است «منتهیالآمال» مرحوم شیخ عباس قمی یا «زندگانی چهارده معصوم» مرحوم عمادزاده به ذهنتان برسد، اما در معرفی این کتابها باید به مخاطب یادآوری کنید که تنها بخشی از آنها به هر معصوم اختصاص دارد. ضمن آنکه احتمالاً باید تبصرهها و توضیحاتی نیز در مورد نثر کتاب و برخی مطالب آن برای مخاطب خود داشته باشید.
مسئولان مجمع جهانی اهلبیت علیهمالسلام دقیقاً به همین خلأ فکر میکردند که باعث شد طرح نگارش ۱۴ کتاب در مورد چهارده معصوم برای استفادهی عموم مردم را در سال ۱۳۷۵ به حجتالاسلام والمسلمین سید منذر حکیم که سابقهی روشنی در تحقیق و نگارش تاریخ اسلام داشت پیشنهاد بدهند. اینگونه و در پاسخ به این نیاز، گروهی از محققان با محوریت آقای حکیم در سال ۱۳۷۶ این تحقیق را شروع کردند. مسئولان مجمع اصرار داشتند که کار در مدت کوتاهی انجام شود و علیرغم مشکلات تألیف گروهی چنین کاری، نخستین چاپ این مجموعه به زبان عربی با نام «موسوعة أعلام الهدایة» در سال ۱۳۸۱ منتشر شد. ترجمهی فارسی آن نیز با نام «پیشوایان هدایت» نخستینبار در سال ۱۳۸۵ به بازار عرضه شد.
ترجمهی دورهی کامل أعلامالهدایة یا تعدادی از مجلدات آن به زبانهای ترکی استانبولی، اردو و مالایی نیز منتشر شده است و ترجمه به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ترکی آذری، نروژی و بوسنیایی در حال انجام است.
مطالعهی این دوره، هم برای مخاطبان عمومی مفید است و هم برای کسانی که مباحث تاریخ اسلام و زندگی اهل بیت علیهمالسلام را تخصصیتر دنبال میکنند. چه جوانان دبیرستانی و دانشگاهی که میخواهند بیشتر از زندگی اهلبیت علیهمالسلام بدانند و چه منبریها و اساتید دانشگاه که میخواهند در زمینهی زندگی پیامبر و ائمه علیهمالسلام مطالبی را به مخاطبان خود عرضه کنند، میتوانند از این مجموعه استفاده کنند؛ بهخصوص از مجلدات مربوط به ائمهای که آثار تحقیقی مختص به آنان در بازار کتاب وجود ندارد یا کمتر است.
نظراتی دیگر در مورد این کتاب
1- کمتر مجموعهای با این وسواس تألیف شده است
2- چرا «پیشوایان هدایت» خواندنی است؟
3- برای اینکه مردم زیباییهای حیات معصومین را ببینند.
4- سیره اهل بیت(ع)؛ حتی برای غیرمسلمانان
دریافت نسخه پی دی اف این کتاب ارزشمند
آدرس جهت تهیه:
دزفول- خیابان امام خمینی شمالی- بالاتر از حرم حضرت سبزقبا علیه السلام- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق
مرکز فرهنگی وارثین
تلفن:0641-2254556و09168230974
سامانه پیامکی جهت عضویت و اطلاع از کتب جدید: 30006442254556
رایانامه جهت عضویت و دریافت مطالب مختلف: MarkazVaresin@gmail.com
باسلام خدمت دوستان
جشنواره ملی ملکوت با محوریت کتاب " صورت و سیرت انسان در قرآن" تالیف آیت ا...جوادی آملی برگزار می شود که از مهمترین اهداف این جشنواره حضور همزمان اساتید، دانشجویان، محققان و عموم مردم در بخش های مختلف و به مشارکت طلبیدن تمامی اقشار فرهیخته جامعه در جهت تولید آثار قرآنی و بهره گیری از آثار اندیشمکندان قرآنی است.
این جشنواره هرساله توسط سازمان فعالیت های قرآنی دانشگاهیان کشور وابسته به جهاد دانشگاهی و مرکز بین المللی اسراء بر مبنای موضوعات و کتب آیت ا...جوادی آملی جهت ترویج فرهنگ قرآنی برگزار خواهد شد.
بخش های جشنواره:
اینترنتی، مکاتبه ای، وبلاگ نویسی، مقاله نویسی، خلاصه نویسی و پیامکی
جوایز ارزنده ای هم به برگزیدگان تقدیم خواهد شد.جهت آگاهی از جوایز جشنواره به این آدرس مراجعه کنید.
ضمنا برای تهیه ی کتاب این جشنواره نیازی به خرید کتاب نیست لوح فشرده ی همه آثار آیت ا...جوادی آملی که شامل متن کامل123جلد آثار ایشان در موضوعات مختلف می باشد با تخفیف70درصد قابل تهیه است.
(15000تومان با تخفیف5هزاز تومان)
آدرس جهت تهیه:
دزفول- خیابان امام خمینی شمالی- بالاتر از حرم حضرت سبزقبا علیه السلام- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق
مرکز فرهنگی وارثین
تلفن:0641-2254556و09168230974
سامانه پیامکی جهت عضویت و اطلاع از کتب جدید: 30006442254556
رایانامه جهت عضویت و دریافت مطالب مختلف: MarkazVaresin@gmail.com
تارنما(سایت) جشنواره ملی ملکوت:http://www.malakoot.org/
سلام
روز مجلس و مرحوم مدرس
در این مطلب می خام مطلبی از ماهنامه راه را بازنشر کنم امیدوارم استفاده کنید:
مدرس را بهتر بشناسیم
امام خمینی(ره): یک مشت استخوان...
یک مشت استخوان با عبای کرباس
مرحوم مدرس از نگاه امام
(۷ شهریور ۶۱ جماران)
ادم انتخاب کنید
خاطراتی از شهید مدرس
گردآوری: ع .رضوانی
سفارش برای استخدام
یک روز طلبهای نزد مدرس آمد و در نامهای نوشته بود: اجازه بفرمایید در وزارت معارف به عنوان معلم استخدام شوم. مدرس روی یک قطعه کاغذ نوشت:
آقای وزیر معارف! حامل نامه، یکی از دزدان و قصد همکاری با شما را دارد. گردنهای به وی واگذار کنید.
طلبه، نامه را گرفت و رفت. پس از چند لحظه خجالت زده بازگشت و گفت: آقا! چه بدی از من دیدهاید؟ اگر کسی به شما چیزی گفته، دروغ گفته است. مدرس جواب داد: اگر بگویم که تو شخص فاضل و متدینی هستی، تو را راه نمیدهند. برو و نامه را ببر.
او مجدداً نامه را برد و فردای آن روز خدمت مدرس رسید و گفت: آقا! استخدام شدم و مدیریت یک مدرسه را هم به من دادهاند.
هر سخن جایی دارد
یکی از نمایندگان روحانی پشت تریبون مجلس مشغول نطق بود و بی مناسبت به بیان مسائل مذهبی و روضه خوانی می پردازد. مدرس سخن او را قطع می کند و میگوید:
مؤمن! سپهسالار دو ساختمان چسبیده به هم ساخته. یکی این مجلس و یکی هم مسجد و مدرسه. شما اشتباه آمدید. باید به ساختمان بغلی بروید. در مسجد روضه خوانده میشود و اینجا مجلس و محل قانونگذاری و رسیدگی به امور مردم و مملکت است.
چو نرمی کنی خصم گردد دلیر
مدرس غالبا نامه هایی که مینوشت، روی کاغذ پاکت تنباکو و کاغذهایی بود که آن روزگار، قند در آن میپیچیدند. یکی از وزیران نامهای از مدرس دریافت داشته و آن را اهانت به خود دانسته بود. روزی یکی از آشنایان مدرس آمد و یک بسته کاغذ آورده به مدرس گفت: جناب وزیر این کاغذها را فرستادهاند که حضرت آقا مطالب خود را روی آنها مرقوم فرمایند.
مدرس گفت: عبدالباقی! چند ورق از آن کاغذهای مرغوب خودت را بیاور.
فرزند مدرس فوری بستهای کاغذ آورد. مدرس به آن شخص گفت: آن بسته کاغذ وزیر را بردار و این کاغذها را هم روی آن بگذار. سپس روی تکه کاغذ قند نوشت: جناب وزیر! کاغذ سفید فراوان است ولی لیاقت تو بیشتر از این کاغذ که روی آن نوشتهام نیست.
برای اینکه سرنیزه دارند
در یکی از جلسات مجلس صحبت بر سر این بود که حقوق نمایندگان دو برابر شود. مدرس طی نطق کوتاهی گفت: عدهای که نیاز دارند بگیرند و گروهی که احتیاجی ندارند نگیرد. کسانی که اموراتشان سخت می گذرد اشکالی ندارد که دو برابر حقوق بگیرند. یکی از نمایندگان اظهار داشت: چرا رئیس الوزراء و افراد کابینه هر کدام هزار و دویست تومان میگیرند و نمایندة مجلس صد تومان؟
مدرس با خونسردی پاسخ داد: برای اینکه این افراد، تفنگ و سرنیزه دارند و نمایندگان ندارند.
تنظیم بودجة مملکت
نصرت الدوله وزیر دارایی که بودجة مملکت را در مجلس مطرح کرده بود، یک روز به منزل مدرس آمد و میخواست مدرس با لایحة او مخالفت نکند. مدرس به او گفت: شاهزاده! پاشو، آب قلیان را عوض کن.
نصرت الدوله برخاست و آب قلیان را عوض کرد ولی قلیان را پر از آب کرد. مدرس گفت: تو آب قلیان را نمی توانی عوض کنی، می خواهی بودجة مملکت را تنظیم کنی؟!
قرارداد
روزی، وثوق الدوله پس از تنظیم قرارداد معروف خود با انگلیس به خانة مدرس آمد و گفت: «آقا! شنیده ام شما با قرارداد تنظیمی بین ما و دولت انگلیس مخالفت کردهاید.»
مدرس: «بلی.»
وثوق الدوله: «آیا قرارداد را خوانده اید؟»
مدرس: «نه.»
وثوق الدوله: «پس به چه دلیل مخالفید؟»
مدرس: «قسمتی از آن قرارداد را برای من خواندهاند. جملة اولش که نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیت شناخته است. انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟ آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید؟»
وثوق الدوله: «آقا! به ما پول هم داده اند.»
مدرس: «آقای وثوق اشتباه کردید، ایران را ارزان فروختید.»
والا فلا
یکی از رجال سیاسی نزد مدرس آمد و اظهار داشت: اعلیحضرت (احمدشاه) از شما گله فرمودند که آقای مدرس با مقاصد ما همراه نیستند. مدرس ضمن برداشتن قلم و کاغذ گفت: در ملاقاتی که دارید این نامه را به او بدهید و در حالی که بلند بلند می خواند نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم. شهریارا! خداوند دو چیز به من نداده، یکی ترس و دیگری طمع. هر کس با مصالح ملی و امور مذهبی همراه باشد من با او همراهم والا فلا.»
مخالفت صریح نه با کنایه
یک روز نمایندة بوشهر در مجلس از ناامنی و عدم رعایت قوانین و مقررات صحبت به میان آورد و با کنایه از رضاشاه گلایه نمود. پس از صحبتهای او، مدرس پشت تریبون رفته و به طور مشروح صحبت کرد و اظهار داشت: «شما ضعف دارید. بالاترین قدرتها، قدرت ملت است و قدرت مجلس نیز ناشی از قدرت ملت. ما بر هر کس قدرت داریم. این صحبتها چیست که میکنید؟ شما از رضاخان ترسیدهاید، شما او را شیر پنداشتهاید، در حالی که شغالی بیش نیست. شما را ترسانده، ما همة اینها را کنار میگذاریم تا بروند در خانههایشان بنشینند.»
دعوا بر سر گوسفند و بز
یک روز، پیش از تشکیل جلسة رسمی مجلس، شیروانی نمایندة شهرضا (قمشه) و کازرونی نمایندة کازرون، سخت به یکدیگر پرخاش می کردند. مدرس علت را جویا شد.
شیروانی گفت: آقا! عده ای از بویراحمد و قشقایی گوسفندان اهالی قمشه را بردهاند. چرا باید چنین باشد و اموال مردم به وسیلة سارقین مسلح به غارت رود؟
مدرس پاسخ داد: آقای شیروانی! جوش زیاد نزنید، بیابانهای قمشه خشک و بی علف است. آنجایی که گوسفندان را بردهاند، سرسبز و پرآب است و به بزی چی ها بهتر خوش میگذرد. گله ها را هم از این طرف ایران به آن طرف ایران بردهاند از کشور که خارج نکردهاند. شما باید حواست جمع احوال مردم باشد که دارند از دروازه های ایران بیرون میبرند. این داد و فریاد را اگر عرضه داری برای آن، راه بینداز.
حساب بیت المال
رضاشاه وزیر جنگ بود. لایحه ای را تقدیم مجلس کرد که برای نعل اسبهای ارتش، چند تن آهن از خارج وارد کنند. همچنین برای هر سرباز یک لحاف خریداری شود. مدرس مثل همیشه گفت: مخالفم. سپس به عنوان مخالف با لایحه سخنرانی کرد و گفت:
اولاً، باید معلوم شود که چه تعداد اسب کاری داریم. هر رأس اسب چه مقدار نعل لازم دارد. همینطور حساب نشده نمی شود آهن وارد کرد. ثانیاً، من روزی که در مدرسة حاج عبدالحمید در قمشه طلبه بودم، یک لحاف داشتم. زمستانها روانداز و تابستانها زیراندازم بود. پس از سه سال، آن لحاف را به طلبة دیگر دادم. ما سال قبل برای سربازان لحاف خریدیم، چه شد؟
چند نفر خندیدند.
مدرس گفت: نمیدانم چرا وقتی صحبت از لحاف میشود همه میخندند. معلوم میشود همة دعواها بر سر لحاف است.
رضاخان گفت: آقا نمیدانستم شما اینقدر سختگیر هستید. مدرس در پاسخ گفت: یک وقتی یک عدد یک پولی از جیبم به داخل حوض خانه افتاد. پس از چند ماه که خواستند آب حوض را بیرون بریزند گشتم و از لابلای شنها آن یک پولی را پیدا کردم. بله آقا! ما یک پولی شماریم. حساب بیت المال خیلی دقیق است.
به این ترتیب لایحة رضاخان رد شد.
عزت نفس
مدرس از همان آغاز حرکت از اصفهان میدانسته که با مسائل بزرگ و مخاطراتی روبروست لذا قبل از سفر، وصیت نامه اش را می نویسد.
هنگامی که به تهران می رسد، دو خانه، یکی دو اطاقه با اجارة ماهی 30 ریال و دیگری سه اطاقه با اجارة ماهی 35 ریال به وی عرضه میکنند. مدرس منزل دو اطاقه را انتخاب میکند. از او سئوال میکنند: «آیا مبلغ 5 ریال صرفه جویی میکنی؟» جواب می دهد: «بلی، آنچه استقلال و آزادی و عقیده را از بین میبرد، احتیاج است. من نمیخواهم محتاج کسی باشم. باید برنامه زندگیم را طوری تنظیم کنم که محتاج به کسی نشوم و این زبان تند و تیزم آزاد باشد.»
مخالفت به نفع دزدان
زمانی که نصرت الدوله وزیر دارایی بود، لایحهای تقدیم مجلس کرد که به موجب آن، دولت ایران یکصد سگ از انگلستان خریداری و وارد کند. او شرحی دربارة خصوصیات این سگها بیان کرد و گفت: این سگها شناسنامه دارند، پدر و مادر آنها معلوم است، نژادشان مشخص است و از جمله خصوصیات دیگر آنها این است که به محض دیدن دزد، او را میگیرند.
مدرس دست روی میز زد و گفت: مخالفم.
وزیر دارایی گفت: آقا! ما هر چه لایحه میآوریم، شما مخالفید، دلیل مخالفت شما چیست؟
مدرس جواب داد: مخالفت من به نفع شماست. مگر شما نگفتید، این سگها به محض دیدن دزد، او را میگیرند؟ خوب آقای وزیر! به محض ورودشان، اول شما را میگیرند. پس مخالفت من به نفع شماست.
نمایندگان با صدای بلند خندیدند و لایحه مسکوت ماند.
به کوری چشم دشمنان زنده ام
موقعی که مدرس سحرخیز برای تدریس به طرف مسجد سپهسالار میرفت، در کوچه چند نفر حمله کرده با هفت تیر به او شلیک می کنند. مدرس هیچ وسیلهای برای دفاع نداشت و تنها راهی که شاید فقط باهوشترین و کارآزمودهترین کارآگاهان ممکن بود پیدا کنند در یک لحظه پیدا کرد.
مدرس فوری روبه دیوار کرد و عبا را با دو دست به طرف سر خود بلند نمود و زانوانش را خم کرد به طوری که بدن در پایین عبا قرار گرفت و آنجایی را که قاتلین از پشت عبا، محل قلب و سینه تصور میکردند، جز دو بازوی مدرس و عبای خالی چیز دیگری نبود.
نتیجة این عمل ماهرانه و عجیب این شد که از شلیک مفصل جانیان، چند تیر به بازوان او اصابت نمود و یکی هم به کتفش خورد. پس از انتقال به بیمارستان، اول حرفش به اطرافیان این بود: «مطمئن باشد من از این تیر نخواهم مرد. زیرا موتم هنوز فرا نرسیده.» به جای اینکه دیگران به او قوت قلب دهند، او به دیگران قوت قلب می داد.
رضاشاه که در آن زمان در مازندران به سر میبرد تلگراف تفقدی برای مدرس فرستاد و مدرس در پاسخ، پس از تشکر نوشت: «به کوری چشم دشمنان، مدرس نمرده است.»
چک دولت انگلیس برای مدرس
یک شب نیمه های شب یک مرد خارجی با یک مترجم به منزل مدرس آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت کرد و دیگری هم ترجمه می نمود و معرفی کرد که «آقا! ایشان نمایندة دولت انگلیس هستند. یک چک سفید برای شما آوردهاند که مبلغ آن را هر طور میخواهید بنویسید و به هر طریق که می خواهید خرج کنید.»
مدرس گفت: «این چک چیست؟»
جواب داد: «آقا! چک کاغذی است که مینویسند و میبرند در بانک، آنجا امضا میکنند و هر مبلغی که در آن نوشته از بانک میگیرند.»
مدرس گفت: «چرا حالا (نصف شب) آوردی؟»
جواب داد: «ما شنیده بودیم شما پول نمیگیرید؛ حالا نصف شب چک را آوردیم.»
مدرس اظهار داشت: «نه، هر که به شما گفته بی خود گفته. من پول میگیرم منتهی به این صورت نه. اولاً، باید طلا باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در مدرسة سپهسالار با شتر بیاورند. در این صورت میگیرم و هیچ اشکالی ندارد. »
وقتی پاسخ را ترجمه میکند، نماینده یا سفیر میگوید: «مدرس میخواهد آبرو و حیثیت سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد.»
در نتیجه بلند میشوند و میروند.
ما هرگز تسلیم نمی شویم
نیمه های دوره سوم مجلس شورا، آتش جنگ بین الملل اول به مملکت ما هم سرایت کرد؛ در سال 1914 میلادی برابر با 1335 قمری نیروهای روسیه از شمال به خاک ایران تجاوز کردند، قسمتهایی از خراسان را که قبلاً اشغال کرده بودند، انزلی و رشت و قزوین را هم گرفته و به سوی تهران پیش آمدند. روسها تا کرج پیش آمدند و قصد اشغال تهران را داشتند. به دولت وقت اولتیماتوم دادند که باید هزینة قشون روسیه که ایران را نگه داشته اند قبول کرده و بپردازید والا 48 ساعت پایتخت را خواهیم گرفت.
صمصام (نخست وزیر) که مرد ضعیفی بود، پیشنهاد کرد پایتخت به اصفهان منتقل شود. احمدشاه هم اصفهان برود. در نتیجه اصفهان بلادفاع می ماند.
هرج و مرج عجیبی در شهر روی داد. هر کس سعی می کرد با هر وسیله که شده به دهات اطراف برود و هزاران نفر به سوی قم رهسپار شدند. مجلس شورا تشکیل شد و صمصام از مجلس اجازه خواست که به وی اختیار دهند تا تسلیم روس شود.
همه سرگردان بودند. ناگاه مدرس از جای برخاست. پشت تریبون رفت و با کلماتی آرام و فشرده گفت: «اگر قرار باشد آزادی و امنیت از ما سلب شود، چرا ما به دست خودمان امضا کنیم؟» آنگاه فریاد کشید: «نه، ما هرگز تسلیم نمی شویم، مقاومت می کنیم جلوی متجاوز را می گیریم.»
در این هنگام دست خود را به سوی مردم دراز کرد که فریادهای «زنده باد مدرس» طنین انداز شد و با پیشنهاد صمصام مخالفت گردید. در نتیجه از انتقال پایتخت جلوگیری شد. روسها به جای اینکه به تهران بیایند به سوی قزوین، همدان و کرمانشاه حرکت کردند و...
خاطره ای از امام خمینی (ره)
در زمان قدرت رضاشاه آن زمان شاه نبود اما یک قلدر نفهمی بود که هیچ چیز را ابقا نمیکرد نزد مدرس بودم که یک نفر نوشتهای آورد و گفت: «من مطلبی برای عدلیه نوشتهام شما بدهید تا نزد حضرت اشرف (رضاشاه) ببرند که ببیند.»
مدرس در جواب گفت: «رضاخان نمی داند «عدلیه» را با الف می نویسند یا با عین، آن وقت این را بدهم او ببیند؟!»
نه اینکه مدرس این را در غیاب بگوید در حضور هم می گفت.
حدود دُم حضرت والا
یکی دو مورد که مدرس نسبت به فرمانفرما انتقاد کرده و ایراد گرفته بود، فرمانفرما به وسیلة یکی از دوستان مدرس که با او نزدیک بوده، به مدرس پیغام میدهد: «خواهش میکنم حضرت آیت الله اینقدر پا روی دُم من نگذارند.»
مدرس جواب می دهد: «به فرمانفرما بگویید: حدود دُم حضرت والا باید معلوم شود زیرا من هر جا پا می گذارم دُم حضرت والاست.»
آدم انتخاب کنید
یک روز وقتی که مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عدهای از مردم به منزل مدرس ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟ مصلحت است.
مدرس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند که ناهار چه می خورید، جواب چه میدهند؟
همه گفتند: جو.
مدرس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند. این وکلایی که شما انتخاب کردهاید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب کنید.
استیضاح رضاشاه
زمانی که رضاشاه سمت نخست وزیری داشت، مدرس و چند تن دیگر از نمایندگان، رضاشاه را استیضاح کردند.
رضاشاه از استیضاح وحشت داشت زیرا در این صورت مدرس پشت تریبون مجلس خواهد رفت و بدون ترس، تمام اعمال غیر قانونی سردار سپه را به گوش مردم خواهد رساند. رضاشاه تلاش فراوانی کرد تا استیضاح صورت نگیرد اما تلاشهای او به نتیجه نرسید.
یقة باز
در زمستان هنگامی که مدرس از پلههای مجلس بالا میرفت، یکی از نمایندگان مجلس به او برخورد و گفت: شما در این زمستان سخت، با این پیراهن کرباسی و یقة باز گرفتار سرماخوردگی میشوید.
مدرس نگاهی تند به او نمود و گفت: کاری به یقة باز من نداشته باش. حواست جمع دروازه های ایران باشد که باز نماند.
حکم می کنم
بعد از کودتای ساختگی سید ضیاء که مدرس و عدهای از رجال سیاسی را تبعید کردند، رضاخان اعلامیهای صادر کرد تحت عنوان «حکم میکنم» و در ذیل آن، مردم تهران را تهدید کرده بود که چنین و چنان خواهم کرد.
ما هم خدمت مدرس رفتیم و گفتیم: «آقا! تکلیف چیست؟» فقط یک کلمه فرمود: «... میخورد.»
ما هم عده ای را جمع کردیم، شب دیگر زیر تمام اعلامیه ها با خط درشت نوشتیم «... میخوری» فردا تمام اعلامیه های خود را جمع کرد!
بی هوش دشمن را باهوش میبیند
سید حسن تقی زاده تازه از اروپا برگشته بود. روزی به منزل مدرس آمد و طی مذاکرات مفصل اظهار داشت: «آقا! انگلیسی ها خیلی قدرتمند و باهوش و سیاستمدارند. نمیتوان با آنان مخالفت کرد». مدرس پاسخ داد: «اشتباه میکنی، آنها مردم باهوشی نیستند، شما نادان و بی هوشید که چنین تصوری دربارة آنان دارید.»
زیرکی در مجلس
در مجلس پنجم، عده ای از نمایندگان به رهبری سلیمان میرزا مصمم بودند کابینة قوام السلطنه را ساقط کنند. اما مدرس که رهبر گروه دیگر بود، سعی میکرد همه تلاشهای سلیمان میرزا را خنثی کند. بالاخره دولت قوام السلطنه را استیضاح کردند و در پی آن، قرار شد برای قوام السلطنه رأی اعتماد گرفته شود.
قبل از گرفتن رأی، مدرس متوجه شد که کابینة قوام فقط یک رأی در مجلس کم دارد و مخالفین قوام، یک رأی بیشتر داشتند و در این صورت سقوط کابینه، حتمی بود. مدرس وکلای مجلس را یکی یکی ورانداز کرد. ناگهان نگاهش به نمایندة اراک افتاد. این مرد بی آزار و ساده که در مجلس کاری جز تسبیح گرداندن نداشت، بی دلیل با قوام السلطنه مخالفت میکرد. مدرس با عجله از مجلس بیرون رفت و یک قفل بزرگ خرید و دوباره بازگشت. وقت به سرعت می گذشت و چند لحظة دیگر اخذ آرا شروع میشد. در این هنگام، آرام کنار نمایندة اراک رفت در گوش او گفت: «مؤمن! نماز دیر شده راه بیفت بریم.»
وی که میدید مدرس او را به نماز دعوت کرده با عجله به دنبالش راه افتاد و وارد یکی از اطاقهای مجلس شدند. مدرس چند بار نماز گزارد و چند بار هم به مجلس سرزد تا ببیند اخذ رأی شروع شده یا نه؟ هنگامی که متوجه شد اخذ رأی نزدیک است، به اطاق مراجعت و در را به روی وی که در حال نماز بود قفل نمود و آن مرد ساده لوح را محبوس و خود به جلسه علنی شتافت.
سلیمان میرزا میدانست با غیبت نمایندة اراک، هر آنچه رشته بود پنبه خواهد شد. هر چه این در و آن در زد، موفق به یافت او نشد. ناچار اخذ رأی به عمل آمد و مجلس با تفاوت یک رأی به قوام السلطنه رأی اعتماد داد.
در همین لحظه نگهبان به سلیمان میرزا خبر داد نمایندة اراک در یکی از اطاقها زندانی شده و در را به رویش قفل کردهاند. با هر جان کندنی بود او را از حبس بیرون آوردند. به جلسه علنی آمد اما کار از کار گذشته بود.
در این میان مدرس در حالی که با صدای بلند می خندید به نمایندة اراک که زیر لب ناسزا میگفت خطاب کرد: «آخه جونم! مرد سیاسی! حالا چه وقت نماز بود؟!»
کارنامه مدرس
راه صحیح بررسی عملکرد یک نماینده «رجوع به مشروح مذاکرات مجلس» است. کافی است به پایگاه اینترنتی مشروح مذاکرات مجلس رجوع کنید و نام نماینده مورد نظر را جستجو کنید. کوچکترین اظهار نظر و تاخیر و غیبت او بر صفحه نمایش خواهد آمد. برای ارزیابی آن نماینده و مقایسه آن با نماینده مطلوب، بخشی از فهرست مذاکرات مدرس در مجلس ملی در زیر آمده است.
1289 ه. ش تلگرافی از مجلس شورای ملی از تهران به اصفهان توسط انجمن ولایتی به حضور مدرس مخابره شده است که حاکی از انتخاب او به وسیله علما در مجلس شورای ملی میباشد این تلگراف نیز در حکم اعتبارنامه او در مجلس در دوره 2 انتخابات است.
1289 ه. ش جلسه200 مجلس دوره2 خطابهای درباره اعزام محصل به اروپا ایراد کرد.
1289 ه. ش جلسه 201 دوره2 مجلس در اطراف انتخاب نمایندگان و استعفای آنان و نیز شیوه انتخاب 5 تن از علمای منتخب علمای نجف به سخنرانی پرداخت.
1289 ه. ش جلسه 201 دوره 2 ، خطابهای درباره نظام نامه داخلی مجلس ایراد کرد.
1289 ه. ش در جلسه 202 دوره2 ، خطابه ای در اطراف ریاست مجلس در مشروطیت و نقش او.
1289 ه. ش در جلسه 209 دوره2 خطابهای درباره مذاهب و ممالک اسلامی.
1289 ه. ش در جلسه 210 مذاکرات دوره 2 سخنرانی پیرامون تشکیل قشون (سواره و پیاده و گرفتن سرباز از طوایف گوناگون).
1289 ه. ش در جلسه 212 مذاکرات دوره 2 سخنرانی درباره نحوه حقوق و حقوقبگیران.
1289 ه. ش در جلسه 215 دوره 2 سخنرانی درباره ائتلاف نمایندگان احزاب از جمله حزب دمکرات، احزاب اقلیت و اکثریت. از مجلس خواست که مسئله تریاک را به طور جدی دنبال کند.
۱۲۸۹ ه. ش در جلسه ۲۱۵ دوره ۲ خطابهای درباره شیره و کشیدن تریاک ایراد کرد و خواست که جلوی کشیدن شیره و تریاک گرفته شود.
۱۲۸۹ ه. ش در جلسه ۲۱۷ دوره ۲، خطابه ای درباره ورود علم به مملکت.
۱۲۹۰ ه. ش در جلسه 228 دوره ۲ در ۳ نوبت خطابهای ایراد کرد و نظر خود را درباره تشکیل مدارس از طرف وزارت معارف و اوقاف بیان داشت.
۱۲۹۰ ه. ش در جلسه ۲۳۲ دوره ۲ خطابه ای درباره قانون انجمنها و بلدیه و مسائل مربوط به آنها.
1290 ه. ش در جلسة 232 دورة 2 نظر خود را دربارة مسائل حقوقی و قضایی ایراد کرد.
1290 ه. ش در جلسة 236 دورة 2، سخنرانی درباره قوانین کشور و مسائل پولی.
1290 ه. ش در جلسة 241 دورة 2 سخنرانی دربارة مسائل حقوقی و نیز قانون مقررات شغلی و مستخدمین دولت.
1290 ه. ش در جلسة 256 دورة 2 سخنرانی پیرامون اداره معارف، اوقاف و موقوفاتی را که تولیت آن ها مستقیماً مربوط به سلطان عصر و دولت است.
1290 ه. ش در جلسة 264 سخنرانی مذاکرات دربارة مسائل مختلف از جمله عتیقه جات و موقوفات و مسائل مالی و حدود شخصی سلطان..
1290 ه. ش در جلسة 270 دربارة قانون شرکتهای تجاری خطابه ای ایراد کرد.
1290 ه. ش در جلسة 272 دورة 2 چند خطابه کوتاه دربارة شرکت های تجاری و حد و حدود و عملکرد آن ها.
1290 ه. ش در جلسة 276 خطابه ای دربارة اسلحه و اسلحه داری ایراد نمود.
1290 ه. ش در جلسة 280 خطابه ای دربارة زنان و حق انتخاب آنان بیان داشت.
1290 ه. ش در جلسة 287 دورة 2 خطابه ای دربارة بودجة استخدام چند نفر معلم فرانسوی و نیز دربارة قانون انتخابات.
1290 ه. ش در جلسة 294 خطابه ای دربارة لوله کشی انزلی به رشت ایراد کرد
1290 ه. ش در جلسة 313 دورة 2 دو خطابه درباره قانون تجارت و شرکت های تجاری.
1290 ه. ش در جلسة 321 دورة 2 خطابة دیگری دربارة تجارت و چگونگی قانون مربوط به شراکت ایراد کرد.
1290 ه. ش با تعویق انتخابات دورة 3 مخالفت کرد و از دولت خواست که هر چه زودتر انتخابات دورة 3 برگزار شود.
1290 ه. ش در قریة اسفة شهرضا (قمشه) با دستیاری مردم حمامی ساخت که هنوز آن حمام مورد استفادة مردم است..
1293 ه. ش در جلسة 18 دورة 3 خطابه ای دربارة حقوق ژاندارمری و پلیس و اصول معاملات تجاری و قوانین مالی.
1294 ه. ش در جلسة 20 دورة 3 چندین پیشنهاد درباره مدارس و متحدااشکل شدن آنها، از جمله یکی از پیشنهادات او تأسیس اداره دارالترجمه و برنامة مدارس و اصول تعلیم وتربیت بود.
1294 ه. ش در جلسة30 دورة 3 خطابه ای دربارة مالیات و گمرکات و جرایم و نظام نامه.
1294 ه. ش در جلسه 31 دورة 3 ، خطابه ای درباره قوانین دادگستری.
1294 ه. ش در جلسة 38 دورة 3 سه خطابه درباره قوانین مربوط به مالیه دولت .
1294 ه. ش در جلسة 39 دوره 3، سخنرانی دربارة مدعی العموم و مأمورین مالیه.
1294 ه. ش در جلسة 43 دورة 3 سخنرانی درباره قوانین مالیه و قوانین استخدام.
1294 ه. ش در جلسة 46 دورة 3 دربارة قانون پست و حمل اشیای قیمتی از قبیل پول، طلا، نقره و جواهرآلات بحث شد و مدرس پیشنهادها و اظهارات بسیاری نمود.
1294 ه. ش در جلسة 47 دورة 3 مذاکرات همچنان دربارة قوانین مراسلاتی پستی و مسائل مربوط به آن ادامه یافت و مدرس چند خطابة کوتاه و بلند ایراد کرد و نیز در این جلسه ملک الشعرای بهار از قانون مطبوعات انتقاد تندی بیان کرد و مدرس در تأیید خطابة بهار و نظریه سردار معظم خطابه خوبی ارائه نمود.
1294 ه. ش در جلسة 48 دورة 3 پیشنهاداتی دربارة قوانین پستی مطرح شد و مدرس در این جلسه چند پیشنهاد و یک خطابة کوتاه ایراد کرد.
1294 ه. ش در جلسة 49 دورة 3 ، بار دیگر مذاکرات دربارة قوانین پستی مطرح شد مدرس خطابه ای درباره هیأت دولت در رابطه با قوانین پست بیان نمود.
1294 ه. ش در جلسة 51 دورة 3 مذاکرات دربارة درجات نظامی و بودجه به عمل آمد مدرس 4 خطابه کوتاه و بلند ایراد نمود.
1294 ه. ش در جلسة 53 دورة 3 مذاکراتی راجع به کمیسیون پست و تلگراف و عدلیه به عمل آمد و مدرس بیانات مختلفی ایراد داشت.
1294 ه. ش در جلسة 54 دورة 3 دربارة قانون پستی و نرخ مراسلات و بسته های پستی گفت و گو شد و مدرس سخنانی بیان داشت.
1294 ه. ش در جلسة 59 دوره سوم ، بار دیگر دربارة قانون مستغلات بحث و گفت و گو شد و مدرس 2 خطابه ایراد کرد.
1294 ه. ش در جلسة 64 دورة 3 دربارة امور مالی و بودجه و مالیات مستغلات مذاکراتی به عمل آمد، وی خطابه ای ایراد کرد. .
1294 ه. ش در جلسة 66 دورة 3 بررسی قانون مربوط به دخانیات دنبل شد و مدرس دو خطابه ایراد داشت.
1294 ه. ش در جلسة 67 دورة 3 دربارة دخانیات و قاچاق حمل توتون و تنباکو و جرایم آن بحث شد و مدرس نیز نظراتی اظهار داشت.
1294 ه. ش درجلسة 68 دورة 3 ، قانون مجازات مورد بررسی قرار گرفت و مدرس نیز دو خطابه دربارة قانون مجازات و دخانیات بیان نمود.
1294 ه. ش در جلسة 71 دورة 3 پیرامون سربازگیری یا قشون گیری مذاکراتی به عمل آمد و مدرس در این مورد خطابه ای ایراد نمود.
1294 ه. ش در جلسة 72 دورة 3 تشکیل شد و ریاست آن با مؤتمن الملک بود، مذاکرات دربارة قانون سربازگیری ادامه یافت و مدرس در این باره 3 خطابه ایراد کرد.
1294 ه. ش در جلسة 78 دورة 3 ، مذاکرات همچنان دربارة قانون سربازگیری ادامه داشت و وی خطابة کوتاهی ایراد نمود.
1294 ه. ش با جمعی از رجال و نمایندگان مجلس تصمیم مهاجرت گرفت و از تهران به قم و پس از چندی از قم عازم اصفهان و کرمانشاه شد و پس از 9 ماه توقف در کرمانشاه و عراق عازم ترکیه (عثمانی) و سوریه گردید. مهاجرت او نزدیک به 2 سال به طول انجامید.
1294 ه. ش در مهاجرت هنگامی که سر پل ذهاب مشغول بازدید از آثار باستانی آن جا بود به طرف او تیراندازی شد ولی از مهلکه جان سالم به در برد.
1294 ه. ش یک بار دیگر هنگامی که با نظام السلطنه در قصر شیرین بالای کوهی رفته بود تا از یکی از آتشکده ها و از آثار باستانی کشور در آن منطقه دیدن کند مجددا طرح ترور او را کشید بودند که باز موفق نشدند.
1294 ه. ش پس از بازگشتن از عراق به کرمانشاه، حکومت موقت ملی را با نظام السلطنه در کرمانشاه تشکیل داد و خود عهدهدار وزارت عدلیه و علوم و اوقاف شد.
1295 ه. ش وارد عثمانی شد و پس از ورود به آن جا با سلطان محمد خامس برای اولین مرتبه ملاقات کرد. بنا به نوشته مکی: «قصر دلمه باغچه سرا محل ملاقات او با سلطان محمد خامس بود و مترجم او معظم السلطنه دولت.»
1295 ه. ش در عثمانی با حلیم پاشا صدر اعظم و طلعت پاشا وزیر وقت دولت عثمانی ملاقات کرد.
1296 ه. ش به علت وضع بد کشور مدرس با کابینة صمصام السلطنة بختیاری سخت به مخالفت برخاست.
1296 ه. ش در اثر مخالفت با دولت صمصام السلطنه برخی از علمای طراز اول به همراه مدرس در حضرت عبدالعظیم متحصن شدند.
1296 ه. ش بنا به نظر عبدالله مستوفی در کتاب زندگانی من نویسندگان را علیه دولت وقت بسیج کرد.
1297 ه. ش با قرارداد 1919 م با دولت وثوق الدوله سخت به مخالفت پرداخت.
1297 ه. ش طرحی از طرف فراکسیون اکثریت به رهبری وی به مجلس داده شد که با آن قرارداد 1919 م ملغی گردید.
1297 ه. ش کتابی تحت عنوان کتاب زرد در رد قرارداد 1919 م وثوق الدوله نوشت.
1297 ه. ش بنا به قول استاد بهار: «منزل مدرس مرکز مخالفت با دولت وثوق الدوله در رد قرارداد 1919 م بود و از طرف وی شب نامه ها و مقالات شدیدالحنی بر ضد دولت انتشار می یافت.»
1297 ه. ش با میرزا کوچک خان جنگلی باب مذاکره بر ضد قرارداد 1919 م باز کرد ولی موفق به ادامة ارتباط خود با میرزا نگردید و افرادی که مسؤول ارتباط او با میرزا بودند دستگیر و مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند از ابراهیم فخرایی منشی میرزا کوچک خان شنیده شد که رابط مدرس و میرزا کوچک خان، شیخ حسن فداکار بود.
1298 ه. ش در کابینه سپهدار مجلس مشاوره ای دربارة روابط ایران و شوروی برقرار شد که نقش مدرس در روابط حسنه دو کشور مؤثر بود.
1299 ه. ش در کابینة سیاه در نخست وزیری سیدضیاءالدین طباطبایی دستگیر و در تهران و قزوین زندانی شد.
1299 ه. ش روز 6 خرداد برابر 19 رمضان از زندان کودتاگران 1299 آزاد گردید. .
1300 ه. ش در جلسة 4 دورة 4، در مورد مشکلات نمایندگان و تبعید نماینده ای و نیز دخالت در امر انتخابات بحث شد و مدرس خطابه ای ایراد نمود.
1300 ه. ش در جلسة 30 دورة 4 ، وی دو خطابه دربارة قشون و قوانین کشور ایراد کرد.
1300 ه. ش تا 1302 ه. ش در مجلس 4 رهبری اکثریت را به عهده داشت.
1300 ه. ش حزب اصلاح طلبان را به وجود آورد.
1300 ه. ش در جلسة 31 دورة 4 ، خطابه ای دربارة اوضاع ادارات و حقوق بگیران و قوانین کشوری ایراد کرد.
1300 ه. ش خطابه ای دربارة برنامة دولت و وزارت معارف و تکالیف دروس در مدارس اسلامی و ملی ایراد کرد.
1300 ه. ش در جلسة 33 دورة 4 ، خطابه ای دربارة مشیرالدوله و وزارت عدلیه و اهلیت و وزیر عدلیه ایراد کرد.
1300 ه. ش در جلسة 34 دورة 4 . پس از نطق برخی از نمایندگان، مدرس در کلیت قوانین و نحوة برخورد نمایندگان و خالصجات سخنانی ایراد کرد و نیز اشاراتی به بیانات دکتر مصدق داشت، وی همچنین در این جلسه دو پیشنهاد ارائه نمود.
1300 ه. ش در جلسة 68 دورة 4 پس از مدتی بیماری در جلسات مجلس حضور یافت و خطابة خوبی در مورد قوانین اسلام در وزارت عدلیه و نقش مؤثر میرزا حسین خان مشیرالدوله (پیرنیا) ایراد کرد.
1300 ه. ش در جلسة 72 دورة 4، مذاکرات دربارة مادة 147 قانون تشکیلات عدلیه صورت گرفت، نخستین سخنران این جلسه مدرس بود و خطابة مفصلی دربارة تشکیلات عدلیه اظهار داشت.
1300 ه. ش در جلسة 72 دورة 4 ، پیشنهاد ارزنده ای دربارة مدرسة حقوق سیاسی که بوسیلة خاندان مشیرالدوله تأسیس شده بود ارائه داد.
1300 ه. ش در جلسة 74 دورة 4 ، پیرامون جامعة ملل، وزارت خارجه، بودجة دولت، شورای عالی معارف تحصیل کردگان خارج و تشکیل دارالتألیف مذاکراتی به عمل آمد و مدرس بیانات مختلفی ایراد کرد.
1300 ه. ش در جلسة 75 دورة 4 دربارة تشکیل شورای معارف و امور مربوط به مدارس که تولیت آنها با سلطان است بحث و گفت و گو به عمل آمد و مدرس خطابه ای ایراد کرد و چند پیشنهاد ارائه داد.
1301 ه. ش در جلسة 82 دورة 4 ، پیرامون مسائل مختلف و نیز شهر اصفهان و مالیات و روزنامه ها بحث شد و مدرس خطابه ای بیان کرد. این خطابه از بیانات خوب مدرس است.
1301 ه. ش در جلسة 83 دورة 4 ، پیرامون مالیات و وزارت مالیه بحث و تبادل نظر شد و مدرس خطابة مفصلی ایراد نمود.
1301 ه. ش در جلسة 84 دورة 4 درباره وزارت عدلیه، ارزاق عمومی، مالیات کشور و وضع مردم و قوانین بحث و گفت و گو به عمل آمد و مدرس چند بیانیه و دو خطابه دربارة بره کشی و صدور پوست ایراد کرد.
1301 ه. ش در جلسة 86 دورة 4 مذاکرات در اطراف مجلس شورای ملی و نمایندگان و مشروطیت و وزرای خارجی و مدت اقامت مأمورین خارجی در ایران و جریان کشتن شیخ محمد خیابانی و تقاضای محاکمة مخبرالسلطنة هدایت صورت گرفت، مدرس نیز خطابه ای ایراد نمود.
1301 ه. ش فرخی یزدی راجع به دستگیری مدرس و سردار سپه و همچنین درباره مجلس چند مقاله نوشت و از مدرس دفاع کرد.
1301 ه. ش در جلسة 92 دورة 4 ، دربارة بودجه دربار، کمیسیون انتخابات، قانون اساسی و موضوعات دیگر گفت و گو شد و مدرس خطابه ای دربارة بودجه ایراد نمود.
1301 ه. ش در جلسة 92 دورة 4 ، دربارة صادرات قالی ایران گفت و گو به عمل آمد و مدرس خطابه ای در این مورد و وضع فلاحت و تجارت و فواید عامه ایراد نمود.
1301 ه. ش در جلسة 99 دورة 4 ، در اطراف قانون اساسی بحث شد و وی خطابة کوتاهی در همین رابطه و نیز خطبة دیگری دربارة افراد اقلیت مجلس ایراد کرد.
1301 ه. ش در جلسة 101 دورة 4 ، علاوه بر مذاکرات درباره اعزام محصل و مذاکراتی دربارة امتیاز نفت به میان آمد که مدرس دو خطابة دیگر ایراد کرد.
1301 ه. ش در جلسة 114 دورة 4 پیرامون قیام شیخ محمد خیابانی و تقسیمات کشوری گفت و گو شد و مدرس دو خطابة کوتاه و چند بیانیه ایراد کرد.
1301 ه. شدر جلسة 115 دورة 4 مجلس 22 تیرماه برابر 17 ذی قعده در اطراف قوانین استخدامی کشور بحث شد و مدرس خطابه ای ایراد نمود.
1301 ه. ش در جلسة 123 دورة 4 مجلس 16 مرداد برابر 14 ذی حجه، در اطراف قوانین و لوایح مجلس بحث و تبادل نظر شد، مدرس سه خطابه و چند بیانیه کوتاه ایراد کرد.
1301 ه. شدر جلسة 127 دورة 4 مجلس 25 مرداد برابر 23 ذی حجه، مذاکراتی در اطراف جنگ اسماعیل آقا در اطراف قلعة چهریق و استخدام 15 نفر بلژیکی در گمرکات به عمل آمد و مدرس بیاناتی چند ایراد کرد.
1301 ه. ش در جلسة 130 دورة 4 مجلس اول شهریور مطابق 30 ذی حجه، علاوه بر قانون استخدام، در اطراف ممیزی نیز مطالبی عنوان شد که وی خطابه ای هم در این موضوع ایراد کرد.
1301 ه. ش در جلسة 135 دورة 4 مجلس 24 محرم مطابق 25 شهریور در اطراف بودجة وزارت خانه ها بحث شد و مدرس در این باره خطابه ای ایراد نمود.
1301 ه. ش در جلسة 138 دورة 4 مجلس 29 سنبله (شهریور) برابر 28 محرم در اطراف نظام نامه و گزارش شعبات گفت و گو شد و مدرس بیاناتی در چند مورد ایراد داشت.
1301 ه. ش در جلسة 142 دورة 4 مجلس چهارشنبه 5 صفر مطابق 4 میزان (مهر)، وی چندین پیشنهاد در مورد سن نمایندگان و مستمری بگیران ارائه نمود.
1301 ه. ش در جلسة 144 دورة 4 مجلس 8 میزان (مهر) مطابق 9 صفر، وی چند پیشنهاد در مورد مستمری بگیران ارائه کرد.
1301 ه. ش در جلسة 147 دورة 4 مجلس چهارشنبه 12 صفر مطابق 11 میزان (مهر)، در اطراف پیشنهادهایی که به مجلس شده و نیز مخارج دولت مذاکره شد و مدرس خطابه ای ایراد کرد و بیانات مختصری در چند مورد اظهار داشت.
1301 ه. ش در جلسة 148 دورة 4 مجلس 12 میزان (مهر) مطابق 13 صفر، مدرس خطابه ای ایراد کرد و چند پیشنهاد ارائه داد در ضمن به سردار سپه حمله کرده، اظهار داشت: «ما که از رضاخان ترسی نداریم.»
برای مطالعه بیشتر به این آدرس بروید.
اینا روهم میذارم بخونید:
1- یه مطلب جالب از خبرنگاری پارلمانی
2- فساد در مجلس و نظارت بر نمایندگان گفتگو با یکی از نمایندگان مجلس
3- نمایندگان زیر ذرهبین نظارت مجلس
4- این سخنرانی ها رو حتما بخونید: (1) و (2) و (3) و (4)
5- مگر خصوصیت مدرس چه بود؟(مقام معظّم رهبری)
6- مدرس تر از مدرس می خواهیم مصاحبه ای با دکتر موسی نجفی
7- نماینده ای برتر و برتر از یک نماینده
سلام
پیشنهاد می کنم قبل از خوندن این مطلب این دو مطلبو(+++) (+++)حتما بخونید...
از همین الان بگم این مطلب تکمیل میشه...
بنا ندارم چیزی به ذهن شما القا کنم ولی میخام ایناروهم ببنیم...
1- جزوه تکنوکرات کیست؟ از شهریار زرشناس
2- 2سخنرانی از پرویز امینی با عنوان شناخت دولت یازدهم
3-سخنرانی 12آبان رهبری در دیدار دانش آموزان و دانشجویان
(خصوصا از دقیقه24و18ثانیه به بعد)
4- این مطلبو هم از فواد ایزدی بخونید خصوصا قسمت اقتصادیشو
6- سخنرانی29آبان رهبری در دیدار بسیجیان
چه باید کردو هم و هم های دیگه رو توی فرصت بعدی...
پی نوشت های جدید اضافه شده در92/9/7
1- تحلیل حسن عباسی از مذاکرات زنو
پی نوشت های جدید اضافه شده در: 92/9/10
1- آیت ا...جوادی آملی: مذاکره کنندگان بعد از دست دادن با آمریکایی ها انگشتان خود را بشمارند
2- تحلیل مهدی محمدی از توافق ژنو: مهارت احتیاط، ابهام
3- وزارت خارجه متن توافقنامه را اشتباه ترجمه کرده گفتاری از دکتر فواد ایزدی
پی نوشت ها در92/9/11
1- نظریه جمهوری اسلامی و هرمنوتیک نفتفروشی تکنوکراتها از دکتر مجتبی زارعی(ارزش خواندن دارد)
2- نقدی بر مذاکرات ژنو از حسین شریعتمداری
پی نوشت ها در92/9/19
1- حسین شریعتمداری روز دانشجو دانشگاه شریف
2- سعید جلیلی روز دانشجو دانشگاه تهران
3- متن مصاحبه باراک اوباما در موسسه سابان
پی نوشت در92/10/19
+ تکمیلی
2- تحلیل تواقنامه ژنو از حجت الاسلام سیدمحمود نبویان
فیلم تنهای تنهای تنها
اولین بار اسم این فیلمو از زبون سعید جلیلی شنیدم که تعریف می کرد از این فیلم اون وقت چیزی دستمو نگرفت توی جستجو تا اینکه...
الان این فیلم داره اکران میشه دعوت می کنم حتما این فیلمو ببنید و ببینانید...
معمولاً یک فیلمنامهنویس و فیلمساز باهوش، فیلمش را با یکی دو سیلی آبدار (!) به تماشاگر شروع میکند تا مخاطب ذهن و ناخودآگاه خود را در اختیار فیلم قرار دهد. حال آنکه این تمهید به چه صورت در ابتدای فیلم به کار گرفته شود، بستگی به میزان خلاقیت و هنر کارگردان و نویسندهی آن دارد. گرهافکنی داستانی، کنشهای فیلمنامه، حضور نامتعارف یک ستاره و... میتواند از انواع این تمهیدها باشد که فرمول و قاعده خاصی ندارد.
فیلم «تنهای تنهای تنها» به کارگردانی «احسان عبدیپور» نیز از این خصیصهی شوک ابتدای فیلم برخوردار است؛ به ویژه برای خبرنگاران و منتقدینی که در ایام جشنواره در برج میلاد این فیلم را دیدند، این شوک چند برابر هم بود؛ زیرا در سالن جشنوارهی فجر فیلمهایی که زیاد جدی گرفته نمیشوند، در ساعات نامناسب روز –مثل ظهر یا پایان شب- نمایش داده میشوند و «تنهای تنهای تنها» نیز از جملهی همین فیلمها بود. اما فیلم کارگردان جوان بوشهری، شوک خود را به اهالی برج میلاد وارد کرد.
سلام بر دوستان اهل کتاب
توی این یکی دو هفته عنوان های جدیدی به مجموعه وارثین اضافه شده که برخیاشونو خدمتتون عرض می کنم:
1- مجموعه کتاب های حجت الاسلام عباسی ولدی کارشناس رادیو معارف که شامل مجموعه های
تا ساحل آرامش(راهکارهایی برای زندگی مشترک بهتر)
من دیگر ما(پیرامون تربیت فرزند)
نیمه دیگرم(پیرامون انتخاب همسر)
بشقاب های سفره پشت بام مان(پیرامون ماهواره و تاثیر آن بر خانواده) کتاب شعاریی نیست خیالتون راحت.
2- مجموعه کتاب های پیامبران انتشارات قدیانی برای سنین6-10سال اونایی که اهل کتابن می دونن که انتشارات قدیانی یکی از ناشرین مطرح عرصه ی کتاب کودکه و این مجموعه رو هم به همت استاد حسین فتاحی که از پیشکسوتان نویسندگی هستن چاپ کرده از دیگر مزایای این کتب قیمت پایینشون است.
3- مجموعه کتاب های 30شب30قصه که در12جلد چاپ شدن و برای سنین پیش دبستان و سال های اول دبستان مفیدن و می تونند عادت دادن کودکان به مطالعه را موجب بشن.
4- مجموعه14قصه14معصوم به قلم استاد حسین فتاحی که برای دبستانی ها نوشته شدن و 14جلد می باشند و طرح جلدهای جذابی هم دارند.
5-مجموعه حسنی که برای سنین 7تا12سال نوشته شدن و بعضا بیش از20بار تجدید چاپ شدن.
6- کتاب های برنامه عبادی روزانه و برنامه عبادی شبانه که برنامه ریزی دقیق و همچنین ایجاد زمینه ها برای استفاده بهتر از دقایق عمر می باشند که به قلم حجت الاسلام هادی قطبی نگارش یافته اند. اینم شایان ذکره که این کتابا در فروشگاه وارثین با استبال غیرمنتظره مواجه شدن.
7- لوح فشرده تهذیب الاخلاق که شامل 800جلسه سخنرانی استاد اخلاق آیت ا...حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) می باشد.
8- لوح فشرده سلوک عاشورایی که سلسله سخنرانی های استاد اخلاق آیت ا...حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) می باشند.
9- کتابی پیرامون مکتب تفسیری امام خمینی(ره) تحت عنوان«اندشه و آرای تفسیری امام خمینی(ره)»
10- مجموعه6جلدی«باغ سیب» که 6کتابچه کوچک با موضوع سبک زندگی حسینی می باشد.
11- کتاب احکام جوانان(روشی نو در بیان احکام برای جوان) از حجت الاسلام محمود اکبری که انتشارات بوستان کتاب چاپ کرده و تاکنون ده بار تجدید چاپ شده است.
12- مجموعه کتاب های زلال حکمت که به زندگی علما و عرفایی چون: آیت ا...بهجت، علامه طباطبایی، بانو امین، آیت ا...بروجردی،آیت ا...مرعشی نجفی و ...می پردازد.
13- مجموعه10جلدی صحیفه آفتاب که خلاصه ی10جلد اول صحیفه امام می باشند.
14- کتاب روضه و گریزها از سیدعلی موسوی(باروق)که کمک شایانی به مداحان عزیز می باشد این کتاب روضه ها و گریزهایی از اساتید و مقاتل مشهوری را گردآوری کرده است.
15- کتاب سیره همسرداری فاطمه زهرا سلام الله علیها به ضمیمه نکات مهارتی در بهبود زندگی
16- سیره ی اخلاقی- تربیتی امام خمینی(ره) کاری از پژوهشکده تحقیقات اسلامی
17- آئین همسرداری در زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها از اسدالله محمدی نیا که 9بار تجدید چاپ شده است.
18- خوشبختی اتفاقی نیست(انتخاب همسر، ازدواج، تربیت فرزند) از هادی نیکدل
19- لحظه های انقلاب اثر منحصر به فرد محمود گلابدره ای
20- خوش نشین جدیدترین اثر استاد علی موذنی
21- خادم ارباب کیست؟ کتابی کوتاه و ارزنده در باب خادمی امام حسین علیه السلام
22- مجموعه 2جلدی سخنرانی های استاد رفیعی ویژه خانواده ها
23- دفاتر با طرح های دانشجویی که در 7طرح به صورت فنری با کاغذ جلد فابیانو می باشند. طرح های جلدها شمل: شهید آوینی، همت، باکری، چمران،احمدی روشن،مرحوم جلال آل احمد و مرحوم قصر امین پور در پشت این دفاتر جمله ای کوتاه از این بزرگان ذکر شده است.
24- کتاب ملاقات در شب آفتابی از استاد علی موذنی که قبلا نداشته ایم.
25- کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی ویژه محرم
...
و عنوان های دیگه که عمری باقی بود و توفیق حاصل شد به حضورتون عرضه می شود.
آدرس جهت تهیه:
دزفول- خیابان امام خمینی شمالی- بالاتر از حرم حضرت سبزقبا علیه السلام- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق
مرکز فرهنگی وارثین
تلفن:0641-2254556و09168230974
سامانه پیامکی جهت عضویت و اطلاع از کتب جدید: 30006442254556
رایانامه جهت عضویت و دریافت مطالب مختلف: MarkazVaresin@gmail.com