وارثین

مرکز تولید و توزیع محصولات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی

وارثین

مرکز تولید و توزیع محصولات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی

اندر حکایت این روزهای خیابان های شهر

سلام

عصر حوالی ساعت پنج توی خیابون آفرینش با موتورم داشتم میومدم سر پیچ تقاطعی که میره به سمت میدان مادر یه تعویض روغنی هست اونجا داشتم روغن موتورمو عوض می کردم که یکدفعه...  

که یکدفعه صدای بوق عجیب و غریب و ممتد یک خودرو توجهمو جلب کرد از صدای بوق میشد فهمید که چه خوردویی هست بله درست حدس زدید خودرویی سیاه رنگ با پوز بزرگ و پهن و کاپوت بالا آمده و اتاق تخت و کشیده و پره های رادیاتور بالا آمده و غریب و نخراش و البته پلاکی که حیف است بگویم ا-ر-و-ن-د کمی دقت کردم ببینم چه چیزی چنین مثل پتک بر سرش می کوبد فهمیدم و دیدم که تن لرزان پیر زنی رنجور که توان حرکت سریع را ندارد گرفتار انبوه بوق های این خودرو شده بود...

با خود کمی متامل شدم که آیا عده ای در حکومت اسلامی حق دارند آسایش گروهی از مردم را فدای گروهی دیگر کنند؟

آهای مسئول نظام جمهوری اسلامی
خدمتگزارى به مردم افتخار است. این اسمها و این سمتها و این تیترها که افتخارى ندارد. در طول تاریخ، خیلیها با این اسمها و با این تیترها آمدند و رفتند؛ اما جز لعنت خدا و بندگان خدا، چیزى با خودشان نبردند. واقعاً چه ارزشى دارد؟ من رهبرم، من رئیس جمهورم، من رئیس قوّه‌ى فلانم، من وزیرم؛ اینها چه ارزشى دارد؟ اگر توانستم خودم را قانع کنم که من خدمتگزارم، یک چیزى؛ والّا چه ارزشى دارد؟ خدمتگزار چه کسانى؟ مردم. البته همه‌ى افراد ملت و جامعه را باید خدمت کرد؛ اما مراد عمدتاً طبقه‌ى محرومند که باید مورد توجه خاص براى خدمت قرار بگیرند؛ به دو دلیل: اولاً چون احتیاجشان بیشتر است و عدل این را اقتضا مى‌کند؛ ثانیاً چون پشتیبانى آنها از نظام، جدیتر و همیشگیتر است و از اول این‌طور بوده است.

در جبهه‌ها چه کسانى بودند؟ نسبتها را ملاحظه بکنید؛ خیلى از این پولداران، از این مرفهان جامعه، از این بى‌دردها و بى‌احساسها، هشت سال جنگ آمد و رفت، اما اینها جنگ را حس نکردند؛ همان غذا، همان راحتى و همان آرامش! اگر چهار روز هم آن شهر مورد تهاجمى بود، سوار ماشینشان مى‌شدند و به یک‌جاى دیگر مى‌رفتند و راحت استراحت مى‌کردند؛ نفهمیدند که بر سر این مملکت چه گذشت! اینها آن مردمى نیستند که دولت و دستگاهها باید براى خدمت به آنها خودکُشان کنند. نه، آن کس که جنگ و بمباران و محاصره‌ى اقتصادى و کم‌آبى و کم‌برقى و گرانى و سایر مشکلات را با همه‌ى وجود در این ده، دوازده سال احساس کرده، در درجه‌ى اول او باید مورد توجه باشد. مردم که مى‌گوییم، یعنى اینها؛ همان عامه‌یى که امیرالمؤمنین (سلام‌اللَّه‌ علیه) در آن فرمان تاریخیشان به مالک اشتر فرمودند که عامه را داشته باش، خاصه را رها کن. عامه، یعنى همانهایى که در جنگ با تو هستند، در مشکلات با تو هستند، سختیها را با تو تقسیم مى‌کنند، غم تو را از دلت مى‌زدایند، خودشان را سپر بلاى تو قرار مى‌دهند و صادقند؛ نه عافیت‌طلبهاى پُرروىِ پُرخورِ پُرخواهى که هیچ‌وقت هم قانع نمى‌شوند. تا وقتى که خیرى به آنها برسد، تو را مى‌خواهند؛ به مجرد این‌که ذره‌یى کم شود، رویشان را برمى‌گردانند.(1370/5/23در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد