سلام
به طور کاملا تصادفی داشتم مطلبی را جستجو می کردم که به یه طرحی در یکی از خبرگزاری ها برخوردم که جالب بود. ما همیشه از معرفی کتاب های سرسری و به درد نخور و کلیشه ای و بالاخره غیر کارشناسی رنج برده ایم. ولی خوشبختانه کارهای خوبی دارد صورت می گیرد یکی از این کارهای جالب و مفید و کمتر کار شده این است که
ادامه مطلب ...
سه سال قبل وقتی آقای خامنه ای حساب اتفاقات سوریه را از بقیه ی کشورهای عربی جدا کرد، تقریباً تک تک وبلاگنویسان مخالف، انتقاد کردند و به نظرشان این “سیاه نمایی ماست در روز روشن” آمد. اما حالا که اژدهای “داعش” از دل “دمکراسیخواهی ـ انگاری ـ ها”ی دوستان بیرون آمده و دارد تتمهی انسانیتِ مصون مانده از دست بشر را نشخوار می کند، همه از آن انزجار میجویند. هیچ کسی هم حاضر نیست بپذیرد داعشِ حالا، همان گرگی است که سه سال پیش هستهی اولیهاش لباس میش پوشیده بود و بسیاری گولش را خوردند و به افتخار “گذار به سمت دمکراسی”ش کف مرتب میزدند.
×××××
هنگامی که دارندگان و استفاده کنندگان از بمب اتم با ایرانِ فاقد سلاح هستهای پیرامون اطمینان از صلح جهانی در حال مذاکره بودند، خبر رسید عربستان به یمن حمله کرده است. خبر کوتاه بود اما باور چرایی آن دشوار!
عربستان که تنها دارای انتخابات شورای شهر آنهم با مشارکتِ ۴۰۰هزار نفر از جمعیت ۲۷ میلیونیست (+) و در فرهنگ لغات سیاسیش ” انتخابات ریاست جمهوری” واژهای بیمعناست، به دلیل عدم پذیرش مذاکرات پیرامون اختلافات سیاسی انتخاباتی توسط حوثیها به یمن حمله کرده است. دنیای عجیبی است، نه؟
عربستان ثروتمندترین کشور عرب، با ارتشی تا بُندندان مسلح به سلاحهای امریکایی و تحت حمایت کامل جامعهی جهانی (!) بود و حوثیهای یمن گروهی با کمترین امکانات از فقیرترین کشور عرب. نتیجهی چنین حملهای از قبل مشخص است. آنقدر مشخص که حتی روزنامههای ایران مهمترین رقیب عربستان در آخرین روز حمله هم از طولانی بودن جنگ و تغیرات ژئوپلتیک در منطقه نوشته بودند. اما شبی که این تحلیلها زیر چاپ بود، خبر آمد عربستان بعد از ۲۷ روز پایان حملات خود به یمن را اعلام کرده. بدون هیچ نتیجه ای. منصور هادی به قدرت بازنگشت، انصارالله هم نابود که نشدند هیچ به تنگهی استراتژیک باب المندب هم نفوذ کردند.
.
اما جالبترین اتفاق این بود که معاون وزارت امور خارجهی ایران، پیش از عربستان خبر توقف تجاوزات را اعلام کرد! (+) این اعلام خود بزرگترین نشانه از وزن ایران در معادلات منطقهایست. وزن و اندازهای که ناشی از یک هوش سیاسی و پیشبینیهای دقیق است. پیشبینیهای رهبری (+) که گاهی سه سال طول میکشد تا به تحقق برسد، گاهی ۳۳ روز و گاهی هم فقط ۱۴ روز!
باتشکر از دوست عزیز جناب علی آقای صفائی زاده
سالروز بیانات امام خامنه ای پیرامون دادگاه میکونوس
به همین مناسبت به این مقوله پرداخته ایم و در پایان سخنان ایشان را در آن زمان را آورده ایم ضمنا ایشان در سال90نیز اشاره ای بسیار ظریف به این جریان دارند که خوانش آن بسیار راهگشاست...
یک روز پس از اعلام حکم یک دادگاه محلی آلمان علیه مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی ایران، دولتهای عضو اتحادیه اروپا سفیران خود را از تهران فراخواندند. قاضی این دادگاه که در محافل خبری به دادگاه میکونوس معروف شد، شدیداً تحت تأثیر صهیونیستها بود و در یک محاکمه جنجالی و سیاسی، ایران را متهم به دخالت در قتل یک مخالف این کشور در آلمان کرد. در پاسخ به تصمیم اتحادیه اروپا، ایران نیز ضمن رد ادعاهای بیاساس دادگاه آلمانی، سفیران خود را از کشورهای عضو این اتحادیه فرا خواند.
رهبر انقلاب یمن
جوانهای مؤمن، جوانهای علاقهمند و معتقدین به منهاج امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستادهاند در مقابل هجمهی دشمن و انشاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است.(امام خامنه ای94/1/20)
کار فرهنگی مثل ساختوساز نیست که آدم بگوید خیلی خوب، این زمین، این هم مصالح، حالا بروید بسازید. کار فرهنگی مصالحش خیلی سخت گیر میآید؛ معمار و استادکارش خیلی دشوار به دست میآید. لذاست که به نظر من توی کار فرهنگی یک مقداری بایستی اهتمام ورزید. اولاً ببینیم ما چه قلم از قلمهای کار فرهنگی را اهمیت میدهیم.(قسمتی از بیانات امام خامنه ای در دیدار هیئت دولت89/6/8)
هوالحی
بزرگی می گفت، نشریه خواندن عین بی سوادی است!
البته این به این معنی نیست که نشریه ها بد هستند و نباید خواند، بلکه منظور این است که صرفاً اکتفا نمودن به خواندن مجلات و روزنامه ها و نشریات و نپرداختن به مطالعه کتاب آدم را دچار نوعی اقناع در دانستن های پراکنده و کم عمق و بعضاً جهت گیری شده می کند و نهایتاً نه تنها آوردی به رشد عمقی ندارد، بلکه کم کم ذهن و فکر را درگیر محتوای سطی و عدم فکر و اندیشه می کند.
لیکن:
1- امروزه بعضاً آنقدر از اولیات مربوط به مطالعه و کتابخوانی عقب مانده ایم که گاهی خواندن روزنامه هم خودش خیلی می شود.
2- درگیر بودن با خواندن نشریاتی که در بلوای گیشه های دکه های مطبوعاتی معمولاً در انتهایی ترین و پرت ترین قسمت ها قرار می گیرند و نه طرح جلدشان به جلد های خوش آب و رنگ و عکسهای پوپولیستی نشریات زرد می ماند و نه حجم اندازه شان، از دو جهت ضروری است.
اول اینکه اهالی فکر و اندیشه و فرهنگ یاد بگیرند منتظر رسیدن رایگان نشریات به درب منزل یا دفترشان نباشند و گاهی هم من باب اطلاع از وضعیت واقعی جامعه پای دکه ها چند دقیقه ای وقت صرف کنند و نهایتا از جیب مبارک پول خرید نشریه بدهند.
دوم مجریان و عملگان فرهنگی هم در میان چهارنعل تاختشان در عرصه اجرایی فرهنگ کمی هم به همین خورده فرمایشات فکری و محتوایی بپردازند.
ادامه مطلب ...