این مطلبو عینا از وبلاگ عزیز الف دزفول می ذارم...
بالانویس1:
تعدادی از دوستان طی پیامک و کامنت های خصوصی از من می پرسند : چرا «الف دزفول» در ارتباط با روز دزفول هیچ مطلبی منتشر نکرد؟ و من هم در پاسخ گفتم : سه سال است که سکوت من بزرگترین اعتراض به برنامه ریزی و اجرای برنامه ها در این روز است. روز دزفول متعلق به همه دزفولی هاست و نه مربوط به عده ای خاص که خود را همه کاره می دانند و عقل کل. همین.
بالانویس 2:
شنیدن ترانه فوق العاده زیبای «شهر غرور» با صدای هنرمند جوان و آینده دار دزفولی ، «سید مهدی ضامنی» در یادواره شهدای موشکی دزفول ، مرا برآن داشت تا فارغ از مسئله «روز دزفول» که نقد روز دزفول و برنامه ها و حاشیه هایش ساعت ها زمان می طلبد، این پست را بنویسم.
مرغ همسایه غاز نیست
قدر هنرمندان دزفول را بدانید +گفتگوی تلفنی با سید مهدی ضامنی و دانلود ترانه زیبایش برای دزفول
سیدمهدی ضامنی خواننده ارزشی و آینده دار دزفولی
تبلیغات مکرر رسانه ای در ارتباط با رو نمایی از ترانه ای بنام «الف دزفول» توسط آقای «وحید سالاری » مرا برآن داشت تا با اشتیاق فراوان به دنبال این باشم که هرچه زودتر آن را بشنوم. لذا فایل آن را از طریق برخی دوستان پیدا کرده و سراپا گوش شدم. با گوش دادن این ترانه ، که به عنوان یک فرد عامی و شنونده معمولی می توانم قریب به ده ایراد و اشکال محتوایی و فنی از آن مطرح کنم ، انگار آب سردی بر آتش اشتیاق من ریخته شد و زیر لب گفتم: حیف هزینه هایی که برای این کار شده است. این تنها نظر من نبود، بلکه نظر تعداد زیادی از دوستانی بود که فایل آن را از طریق واتساپ برایشان ارسال کردم.
با این مقدمه می خواهم به طرح یک مسئله فوق العاده مهم بپردازم.
و آن نکته این است که در شهرستان دزفول ، از قدیم الایام این ویژگی حاکم بوده و همچنان حاکم است که مسئولین و متولیان امر، به پتانسیل ها و توانایی های داخل شهرستان توجه نداشته و همیشه چشمشان به خارج از دزفول است.
بازیگران ، خوانندگان ، مجریان ، مداحان، شاعران ، نویسندگان، سخنرانان و . . . اهل دزفول و ساکن دزفول، هیچگاه به چشم نمی آیند. هرچند دارای توانمندی ها و تکنیک هایی فوق العاده قدرتمند تر از افرادی باشند که مسئولین برگزار کننده برنامه های مختلف، از خارج از دزفول دعوت می کنند و این همان «غاز بودن مرغ همسایه است»
مسئولین برنامه ها، حتی حاضر می شوند هزینه های سرسام آور و مبالغی غیرقابل باور را پرداخت کنند ولی برای برنامه هایشان به این توانمندی داخلی توجه نداشته باشند.
و نکته جالب تر این است که عمدتا پس از این دعوت ها و سرمایه گزاری ها و هزینه کردن مبالغ گزاف ، نتیجه ای عکس بدست می آید و برنامه اجرا شده مطلوب مردم نبوده و اقبال عمومی را در پی ندارد.
یادم نمی رود مجری محترمی که برای یادواره شهید صبور دعوت شد، هزینه های مختلف بلیط و اسکان و حق الزحمه و . . . را دریافت کرد و در شب وفات حضرت فاطمه معصومه مردم را وادار به کف زدن نمود و موجبات اعتراض همه را فراهم کرد. آیا واقعا قحط مجری بود ؟
آیا واقعا در دزفول قحط هنرمند است که اینچنین با هنرمندان دزفولی مقیم، برخورد می شود.
عموم مردم بر این نکته واقف هستند که هنرمندان مدعو ، فقط و فقط به خاطر مسائل مالی تشریف می آورند و اگر مبالغ درخواستی آنان پرداخت نشود، از حضور و اجرا خودداری می کنند، حال می خواهد مجری یک یادواره شهدا باشند یا مداح و سخنران و کارشناس. در حالی که عزت نفس بسیاری از هنرمندان دزفولی حتی گاهی به گونه ای است که در مقابل اجرای برنامه وجهی دریافت نمی کنند.
نمونه بارز آن جناب آقای نظام اسلامی که برای مجری گری یادواره شهدای دزفول در سال 79 مبلغ یک میلیون و هفتصد هزارتومان گرفت و این مبلغ در سال 93 هم هنوز مبلغ قابل توجهی است.
بگذریم.
این خصلتی که آقایان دارند خصلت خوبی نیست.
برگردم سر اصل مطلب که همان ترانه زیبا و شاهکار «سیدمهدی ضامنی» به نام «شهرغرور» است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در ارتباط با این کار فوق العاده جذاب و پرمحتوا ، شماره تلفن آقای ضامنی را از سید عزیز گرفتم و با صدای مهربان و گرم آقا مهدی مواجه شدم.
آقا مهدی که متولد 1369 است و کارشناسی حقوق دارد و در حال حاضر دوران خدمت سربازی اش را در سپاه ناحیه دزفول سپری می کند، ترانه اش را چنین برایم معرفی کرد :
«از چهار ماه پیش به پیشنهاد پدرم، مقدمات این کار را شروع کردم. شعرش را آقای احسان محمدی برایم گفت که از دوستانم است.آهنگسازی کار را خودم انجام دادم و تنظیم آن را آقای «امید رهبران» از «موسسه فرهنگی هنری افق نو »انجام داده است و این موسسه ، همان موسسه ای است که کار تنظیم آهنگ مرگ بر آمریکای حامد زمانی را انجام داده است و به پیشنهاد سپاه دزفول روند تهیه کار سرعت گرفت و سپاه دزفول هم قول حمایت از من در این ترانه را داده است»
آقا مهدی هم درد دل بسیاری از هنرمندان دزفول را داشت و اینکه او را در استان ها و شهرهای دیگر بهتر از دزفول می شناسند، اینکه اجراهایی زنده در استان قم و کرمان و . . . داشته است و اینکه موسسه افق نو ، قصد دارد با او کار کند و از پیشرفت هایش برایم گفت و اینکه دوست دارد همیشه کارهای ارزشی بخواند.
پس از مکالمه ای حدودا ده دقیقه ای با آقا مهدی به او گفتم که برایش آرزو دارم روز به روز علاوه بر اینکه پیشرفت می کند ، خاکی تر و متواضع تر شود و مثل خیلی دیگر از هنرمندان دچار غرور نشود. او هم به آرزویم آمینی گفت و گوشی را قطع کردو من بلافاصله شروع کردم به نوشتن.
شروع کردم تا به مسئولین شهرم بگویم : آقایان عزیز. کمی هم کانون توجه خود را معطوف کنید به داخل دزفول. به توانمندی های جوانان دزفولی ایمان داشته باشید. روی این توانمندی ها سرمایه گزاری کنید.
چقدر از هنرمندان ما باید به دلیل این بی توجهی ها و دیده نشدن توسط شما، زندگیشان را بگذارند روی دوششان و از شهر بروند؟
ببینید یک کار خود جوش که توسط یک جوان دزفولی انجام شده است چقدر زیبا ، جذاب ، پر محتوا از کار در می آید. چقدر مضامین جالبی در آن بکار می رود. مثل :
«دنیا شنیده قصه مونو»
«شهری که به عهدش وفا کرد»
«با ذره ذره ی وجودش»
«دزفول دینش رو ادا کرد»
و با صدای گیرای آقا مهدی اقبال عمومی به دست می آورد.
آیا حتما برای انجام یک کار هنری باید بروید سراغ یک هنرمند مشهور؟یک مجری مشهور؟ یک شاعر مشهور ؟ یک خواننده مشهور؟
چه وقت می خواهید این تفکر را بی خیال شوید که اگر یک کاری با چنان هنرمندانی انجام شود ، خوب از کار در می آید؟
چرا به جوان تر ها میدان نمی دهید؟
چرا فکر می کنید هنرمندان دزفولی از پس این کارها بر نمی آیند و هنرمندان جوان دزفولی دیگر چگونه باید توانایی های خود را به اثبات برساند؟
چند بار باید کارهای شکست خورده و بدون نتیجه را تجربه کنید آخر؟
یا واقعا در این عدم توجه، بحث، بحث دیگری است و منافعی برای برخی ها دارد؟
نمی دانم. واقعا نمی دانم قضیه چیست؟
من فکر می کنم ، بهترین ملاک نظر عموم مردم است.
هم ترانه «الف دزفول» را با آن همه تبلیغ برای رونمایی و امواج رسانه ای می گذارم برای دانلود و هم ترانه «شهر غرور» را که آقا مهدی ضامنی در نهایت تواضع و بدون آگهی و تبلیغات خواند.
قضاوت با شما مخاطبان الف دزفول.
دانلود ترانه الف دزفول اثر وحید سالاری با شعر عبدالرحیم سعیدی راد با ظرفیت 5 مگابایت
دانلود ترانه شهر غرور اثر سید مهدی ضامنی با شعر احسان محمدی با ظرفیت 2 مگابایت
کاش روزی برسد که قدر هنرمندانمان را بهتر بدانیم و با بی توجهی به آنان از دستشان ندهیم و قدردان زحماتشان بوده و برای تلاش هایشان ارزش قائل شویم و دیگر به غاز بودن مرغ همسایه اعتقاد نداشته باشیم.
آقا مهدی ضامنی ، اگر حمایت شود، با توانایی هایی که دارد می تواند بسیار بالاتر از حامد زمانی بدرخشد
سپاسگزارم