دو کتاب جدید از بیانات رهبری

باسلام

دو کتاب جدید « دوران جدید عالم » و « پرسش و پاسخ » از بیانات مقام معظّم رهبری توسط انتشارات انقلاب اسلامی به چاپ رسیده اند. در ذیل به معرفی این دو کتاب پرداخته ایم.



دوران جدید عالم

گفتمان انتقادی انقلاب اسلامی در شناخت تجدّد و غرب براساس بیانات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّ‌ظّله‌العالی) رهبر معظّم انقلاب اسلامی
این کتاب یک کتاب جامع از اندیشه ی رهبر انقلاب است لطفا آقایونی که غرب شناسی کار می کنن این کتابو بخونن و تفاوتو ببینن. این کتاب بار دیگر نشان می دهد که رهبر معظّم انقلاب دارای اندیشه ای نظام مند و شسته رفته اند.
در این کتاب شما نقد تمدن غرب را به وضوح می بینید و در دل این نقد که مفاهیم دقیق و به جا هستند کلی نمی گویند غرب بد است باهاش بد باشید علمی و دقیق بحث می کنند من باب مثال در فصل سوم ذیل عنوان «تفکر و تمدن در اسلام و غرب»
مباحثی چون مطرح شده است: 1- تمایز و تفاوت در مبانی اندیشه و 2- تفاوت اهداف و اصول اساسی اسلام با نگاه ناقص تفکر و فرهنگ غرب
بعد هرکدوم از این مباحث در موضوع هایی چند تسیم بندی و شرح شده اند.
همچنین ایشان در این کتاب تمدن نوین اسلامی و شاخصه های آن و تمایزات و تشابهات و همچنین مثلا عنوانی مثل انسان تراز انقلاب اسلامی را مطرح می سازند.
پرداختن به «غربزدگی در ایران»
و مثلا عنوانی مثل «غرب زدگی در نظام سازی» و ذیل آن عنوان مهمی چون:  «ابعاد خطرناک غربزدگی در نظام تعلیم و تربیت کشور»
در فصل پنجم تحت عنوان «انقلاب اسلامی و آخرالزّمان» به نسبت انقلاب و آخرالزمان و عناصر این نسبت چون: آینده ی قطعی انقلاب اسلامی، معنای انتظار فرج، حقیقت انتظار و... می پردازند.
این کتاب ارزشمند در 2بخش کلی:« انقلاب اسلامی و جهان تجدد» و «غرب شناسی و تجددشناسی انتقادی» در قطع رقعی در310صفحه منقح شده است.
این کتاب ارزشمندو حتما بخونید تا کمی مبنایی تر با اندیشه ی رهبر معظّم انقلاب آشناشیم و خودمونو واسه آینده و سربازی آماده کنیم صدق یکی از مشخصات است چطور ما می تونیم سرباز خوبی باشیم درحالی که حاضریم وقتمونو صرف هرچیز یا حتی چیز دیگه ای کنیم ولی وقتی واسه ی اونی که میگیم رهبرمونه نذاریم خصوصا که تاکید ایشون روی مطالعه خیلی زیاده و افسوسشون از اینکه نسل جوان اهل مطالعه نیست...

صفحاتی از کتاب

دوران جدید عالم؛ وعده‌ی الهی و سنّت تاریخی
بدانید امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریّت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همه‌ی عالم دارد آغاز میشود. نشانه‌ی بزرگ و واضح این دوران عبارت است از توجّه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیه‌ی به وحی. بشریّت از مکاتب و ایدئولوژیهای مادّی عبور کرده است. امروز نه مارکسیسم جاذبه دارد؛ نه لیبرال‌دمکراسی غرب جاذبه دارد‌– می‌بینید در مهد لیبرال‌دموکراسی غرب، در آمریکا، در اروپا چه خبر است؛ اعتراف میکنند به شکست‌– نه ناسیونالیستهای سکولار جاذبه‌ای دارند.
امروز در میان ‌امّت اسلامی، بیشترین جاذبه متعلّق است به اسلام، به قرآن، به مکتب وحی؛ که خدای متعال وعده داده است که مکتب الهی و وحی الهی و اسلام عزیز میتواند بشر را سعادتمند کند. این یک پدیده‌ی بسیار مبارک و بسیار مهم و پرمعنایی است.
امروز در کشورهای اسلامی علیه دیکتاتوریهای وابسته قیام شده است؛ این مقدّمه‌ای است برای قیام علیه دیکتاتوری جهانی و دیکتاتوری بین‌المللی که عبارت است از دیکتاتوری شبکه‌ی فاسد و خبیث صهیونیستی و قدرتهای استکباری.
انقلاب اسلامی؛ علیه تمام موجودیّت جهانِ استعماری غرب
انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیّت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایه‌داری را زیر سؤال برد؛ یعنی آینده‌شان را کلّاً تهدید کرد و ابهامی به آینده‌ی آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوّه در آنجا تحقّق پیدا کند. بعد هم مرتّب نمونه‌های آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به‌اصطلاح انقلابی دارند- مثل الجزایر یا لیبی- دیدند و مشاهده کردند که همین‌‌ اسلام در آنجاها سر بلند کرده است و «هل من مبارز» میگوید و آینده را ترسیم میکند. اینها احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایه‌داری و استکباری دست به‌ هم ‌دادند برای اینکه در مقابل اسلام بایستند. البتّه دنیای سوسیالیسم به‌گونه‌ی دیگر مقابله میکرد؛ منتها مثل غربیها ابزار لازمِ اندیشمندی و آینده‌نگری و توجّه را در اختیار نداشت. این رشته‌ای از تمدّن صنعتی و مسئله‌‌ی ‌آمار و آرشیوها و آینده‌ها و حدسیّات است که شرقیها به همان نسبت که در کار صنعتی عقبند، در این قضیّه هم از غربیها عقبند.
«شرق و غربِ سیاسی»؛ هر دو برآمده‌ی عالَمِ متجدّدِ غرب
تجربه‌ی غرب، تجربه‌ی ناموفّقی است. محصول تجربه‌ی غرب در نظامهای اجتماعی، یکی فاشیسم است؛ حکومت نازی، یکی کمونیسم است؛ حکومت بلوک شرق سابق، یکی هم لیبرالیسم است؛ حاکمیّت مطلق‌العنان امروز دنیا، که مظهرش آمریکاست و نورچشمی و عزیزکرده‌اش هم اسرائیل است. همه‌ی جنایتهایی که تقریباً در طول صد و پنجاه سال اخیر صورت گرفته- از آغاز روشنفکری غربی در عرصه‌ی عمل- محصول تجربه‌ی غرب است. یک قلم آن، دو جنگ جهانی است که میلیونها کشته بر ملّتها تحمیل کرد؛ بدون اینکه خودشان بخواهند. گروههای سیاسی در اروپا، در فرانسه و در سایر کشورها چقدر تلاش کردند که از جنگ جهانی اوّل پیشگیری کنند- با مقالات آتشین، با نطقهای مهیّج، با اجتماعات گوناگون- امّا نشد که نشد. نمونه‌ی دیگرش را بعد از گذشت تقریباً نود سال از وقوع جنگ جهانی اوّل، در تهاجم آمریکا به عراق ملاحظه کردید.


اما کتاب دوم

پرسش و پاسخ

متن کامل پاسخهای حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) به پرسشهای دانشجویان در 9 دیدار (1382-1377)

درباره کتاب

یکی از ویژگیهای رفتاری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای که از سالهای دور و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده و در طول تمام سالیان مبارزه و خدمت در سنگرهای مختلف همچنان ادامه یافته، ارتباط با مردم و بویژه نسل جوان و مخصوصاً دانشجویان و طلّاب است.
معظّمٌ‌له در یکی از دیدارهای دانشجویان فرموده‌اند:
«البتّه من سالهاست که با دانشگاهها ارتباط دارم و به همه‌‏ى دانشگاهها هم رفته‏‌ام؛ به دانشگاه شما هم چند بار آمده‏‌ام؛ البتّه آن زمانى که شما هنوز دانشجوى این دانشگاه نبودید. بالاخره با دوستانى که با دانشگاهها ارتباط دارند، مشورت میکنیم و به هر دانشگاهى که نرفته باشیم، میرویم... من همچنان از دوره‏‌ى جوانى با قشر دانشجو ارتباط داشته‏‌ام؛ نه فقط ارتباط صورى، واقعاً ارتباط‌گیرى داشته‏‌ام؛ حرف میزدم، حرف میشنفتم، مباحثه میکردم، تعلیم میدادم، یاد میگرفتم؛ که تا الان هم ادامه دارد. امیدوارم تا هر وقتى که من زنده هستم، رابطه‏‌ى من با جماعت جوان و دانشجو قطع نشود؛ من این رابطه را دوست میدارم.»
دقّت در این شیوه بخوبی نشان‌دهنده‌ی اعتقاد معظّمٌ‌له به کارایی، تأثیر و ضرورت این نوع حضور، ارتباط و پاسخگویی به پرسشهای جوانان ـ که آینده‌سازان این کشور و پرچمداران آینده‌ی این انقلاب اسلامی‌اند ـ میباشد.
یکی از مهمترین جلوه‌های بارز در نحوه‌ی پاسخگویی معظّمٌ‌له به پرسشها رعایت جدّی اخلاق اسلامی و حریم اشخاص است. در تعداد قابل توجّهی از پرسشها، دانشجویان با ذکر نام درباره‌ی پرونده‌ی قضایی یا دیدگاههای سیاسی برخی اشخاص سؤال میکنند. طبیعی است در شرایط خاصّی که کشور در سالهای 1376 تا 1382 به دلیل افراط و تفریطهایی که در محافل سیاسی، مطبوعاتی، و حتّی برخی دستگاهها و قوای کشور صورت میگرفت قرار داشت، دانشجویان خواستار موضع‌گیری صریح مقام معظّم رهبری درباره‌ی اشخاص و گروهها بودند. امّا ایشان با دقّت تمام در پاسخ عملاً درس عدالت و اخلاق را به دانشجویان آموزش میدهند.
از نکات قابل توجّه در این دیدارها بیانات ابتدایی مقام معظّم رهبری در برخی دیدارهاست که در پاورقی صفحه‌ی آغازین هر نشست به آن اشاره شده. همچنین گاه بدون طرح سؤالی از سوی دانشجویان، معظّمٌله به دلیل اهمیت برخی مطالب مستقلاً به آن پرداخته‌اند.

صفحاتی از کتاب

با توجّه به اینکه نوگرایى یکى از ویژگیهاى انسان به شمار مى‌رود و نوعاً در مسائلى از قبیل آرایش و پوشش خودنمایى می‌کند، نظر جنابعالى در مورد نحوه‌ى برخورد با اینها چیست؟ دستگاههاى دولتى چه کارهایى تاکنون انجام داده‌اند؟ آیا موفّق بوده‌اند یا نه؟
در پاسخ شما، آن چیزى که حالا مى‌توانم عرض کنم، این است که اصل گرایش به زیبایى و زیباسازى و زیبادوستى، یک امر فطرى است. البتّه این شاید با مقوله‌ى نوگرایى مقدارى تفاوت کند. نوگرایى امر عامترى است. این مسأله‌ى آرایش و لباس و چیزهایى که شما گفتید، مقوله‌ى خاصى است که انسان ـ بخصوص جوان ـ از زیبایى و زیباسازى خوشش مى‌آید و دلش مى‌خواهد که خودش هم زیبا باشد. این عیبى هم ندارد؛ یک امر طبیعى و قهرى است؛ در اسلام هم منع نشده است. آن چیزى که منع شده، فتنه و فساد است.
این زیبایى و زیباسازى، بایستى موجب این نشود که در جامعه انحطاط و فساد به وجود آید؛ یعنى ابتذال اخلاقى نباید به وجود آید. چگونه؟ راههایش مشخّص است. اگر ارتباط بى‌قید و شرط و بى‌بندوبارى در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، این موجب فساد خواهد شد. اگر به صورت افراطى به شکل مُدپرستى درآید، این به فساد خواهد انجامید. اگر این مقوله‌ى زیباسازى و رسیدن به سر و وضع و لباس و امثال اینها، مشغله‌ى اصلى زندگى شود، انحراف و انحطاط است؛ مثل اینکه در دوره‌ى طاغوت، آن خانمهاى اعیان و اشراف، پشت میز آرایش مى‌نشستند. فکر مىکنید چند ساعت مى‌نشستند؟ شش ساعت! این واقعیّت دارد و ما خبرهاى دقیق داشتیم که شش ساعت مى‌نشستند! یک انسان، این مدّت براى آرایش صرفِ وقت کند که مى‌خواهد مثلاً به عروسى برود و موى سرش را، یا صورتش را اینطورى درست کند! اگر کار به این شکل درآید، انحراف و انحطاط است؛ امّا فى‌نفسه، رسیدن به سر و وضع و لباس، بدون اینکه در آن خودنمایى و تبرّج باشد، عیبى ندارد.
در اسلام، تبرّج ممنوع است. تبرّج، یعنى همان خودنمایى زنان در مقابل مردان، براى جذب و فتنه‌انگیزى. این، یک نوع فتنه است و خیلى اشکالات دارد. اشکالش فقط این نیست که این دختر جوان، یا این پسر جوان به گناه مى‌افتند ـ این اوّلیش است؛ شاید بتوانم بگویم کوچکترینش است ـ دنبالهاش به خانواده‌ها مى‌رسد. اساساً آنگونه رابطه‌ى بى‌قید و شرط و بى‌قید و بند، براى بناى خانواده سمِ مهلک است؛ چون خانواده با عشق زنده است. اصلاً بناى خانواده با عشق است. اگر این عشق ـ عشق به زیبایى، عشق به جنس مخالف ـ در صد جاى دیگر تأمین شد، دیگر آن پشتوانه‌ى قوى‌اى که استحکام خانواده باید داشته باشد، از بین خواهد رفت و خانواده‌ها متزلزل مى‌شود و به همین وضعى درمى‌آید که امروز متأسّفانه در کشورهاى غربى هست؛ بخصوص در کشورهاى اروپاى شمالى و امریکا.
اخیراً امریکاییان به‌شدّت دچار این مشکلند. خانواده‌ها متلاشى مى‌شوند و این مصیبت بزرگى شده است. این مصیبت هم در درجه‌ى اوّل، ضررش به خود خانمها برمى‌گردد. البتّه مردان هم بسیار سختیها مى‌کشند؛ امّا بیشتر به زنان مى‌رسد؛ بعد هم به آن نسلى که متولّد مى‌شود. این نسل بزهکار و تبهکار موجود دنیا و امریکا را مى‌بینید؟ اینها همه‌اش از آنجا شروع مى‌شود؛ یعنى مقدّمه و کلید شرّى است که دنبالش همینطور پى‌درپى شرور مى‌آید!
در اسلام، به مسأله‌ى زیبایى اهمیّت داده شده است. زیاد شنیده‌ایم که: فانّ الله جمیل و یحبّ الجمال؛ خدا زیباست و زیبایى را دوست دارد. در خصوص رسیدن به سر و وضع، روایات زیادى در کتب حدیثى ما هست. در کتاب «نکاح» مفصّل بحث مى‌شود که مرد و زن بایستى به خودشان برسند. بعضى خیال مى‌کنند که مثلاً مردان باید موى سرشان را بتراشند؛ نه. در شرع، براى جوانان مستحبّ است که موى سر بگذارند. در روایت هست که الشَعر الحسن من کسوة الله فأکرموه؛ موى زیبا، جزو کرامتهاى الهى است؛ آن را گرامى بدارید. یا مثلاً روایت دارد که پیامبر اکرم وقتى مى‌خواستند نزد دوستانشان بروند، به ظرف آب نگاه مىکردند و سر و وضع خود را مرتّب مى‌کردند.آن زمان که آینه به این شکلى که حالا هست و فراوان هم هست، نبود. جامعه‌ى مدینه هم که فقیر بود. پیامبر ظرف آبى داشتند، که وقتى مى‌خواستند نزد دوستانشان بروند، از آن به جاى آینه استفاده مى‌کردند. این، نشان‌دهنده‌ى آن است که سر و وضع مرتّب، لباس خوب و گرایش به زیبایى، امر مطلوبى در شرع اسلام است؛ منتها آن چیزى که بد و مضرّ است، آن است که این وسیله‌اى براى فتنه و فساد و تبرّج شود. همانطور که گفتم، ضررهایش تا خانواده و نسل بعد هم مى‌رسد.
اخیراً در یکى از مجلّات امریکایى مطلبى دیدم ـ روزنامه‌هاى خودمان هم آن را منعکس کرده بودند ـ مبنى بر اینکه دو بچه‌ى ده، دوازده ساله، در مدرسه کمین گرفته بودند و با مسلسل، یک مشت بچه و معلّم را به رگبار بسته بودند! اوّل هم آژیر خطر کشیده بودند، تا بچه‌ها جمع شوند؛ بعد همه را به رگبار بسته بودند! ببینید براى یک جامعه، چنین وضعیتى، واقعاً چقدر بد و دردآور است! جنایتى خونسردانه و از روى بىخیالى، به خاطر تربیت بد. اینها همه‌اش دنباله ى همان بى بندوبارى است.

این هم 5کتاب دیگه که قبلا معرفی شده بود حضورتون البته اگه اومدن وارثین کتابای دیگه ای هم جدیدا اوردیم.++++
علاقه مندان می توانند این کتب ارزشمند را از مرکز فرهنگی وارثین به نشانی: دزفول- خیایبان امام خمینی شمالی- بالاتر از سبزقبا- کوچه شهدا- روبروی مسجد لب خندق تهیه نمایند. ضمنا تلفن های تماس: 09168230974و2254556
ضمنا امکان ارسال رایگان به در منزل در شهر دزفول فراهم شده است کافیست یک پیامک حاوی کتاب مورد نظرتان و تعداد را به شماره تلفن همراه بالا پیامک کنید تا ارسال صورت گیرد.