قيصر جزو بچههاي به اصطلاح لانه است، از طلايهداراني كه لانه جاسوسي را فتح كردند، اگرچه اين روزها از اين چيزها صحبت كردن خيلي ارزش نيست و ممكن است پرونده بشود. حالا من ميدانم توي دو سه هفته اولي كه لانه جاسوسي را گرفته بودند قيصر بيانيههاي دانشجويان پيرو خط امام را ويرايش ادبي ميكرد. خودش هم پرشور و حال، بر روي ديوار لانه جاسوسي شعر ميخواند. يادم هست كه با بلوز يقه اسكي سفيد روي ديوار لانه جاسوسي در حال خواندن شعر يا بيانيه بود.
ما نميتوانيم بگوييم فلسطين به ما چه! بايد برای مردم تبیین كرد که فلسطين برای ما مهم است. كشورهای اسلامي از نظر فرهنگ اسلام امت واحده هستند: «ان هذا امتكم امت واحده و ان ربكم فاعبدون».
همه با هم يكصدا، به راه خدا، دهيم اين ندا:
مرگ بر تو اي آمريكا ـ مرگ بر تو اي آمريكا
«خواهر دانشآموز، برادر دانشآموز: آيا ميداني براي چه پشت اين ميز نشستهاي! براي آنكه بتواني آدمي بشوي كه فردا به درد محرومين جامعهات كه خود نيز از آنان هستي، بخوري. بتواني در يك پست حساس انقلابي، فعال باشي و خود كه از قشر مستضعفي، باري از دوش مستضعفان برداري.»
جنازهاش را چند هفته پيش ورامین آورده بوده. چون در اين مدت کسی او را شناسایی نکرده بود، ميخواستند بهعنوان شهید گمنام به تهران منتقل کنند اما در حوالی باقرآباد براثر دستانداز خيابان تابوت شهید جمشیدی از ماشین به بيرون پرت میشود. بسیجیان باقر آباد که اتفاقی آنجا بودهاند برای کمک میروند و با جنازه او بر ميخورند و او را میشناسند.