سلام
همه مناسبت های گذشتتون گرامی باد.
پوزش از غیبت این چند وقت.
دعوتید به معرفی کتابی متفاوت از نویسنده ای نه چندان معروف یکی از پرفروش ترین کتاب های نمایشگاه امسال کتاب تهران کتابی که در نمایشگاه نایاب شد...
«اسناد»٬ «اسرار» و «ناگفتههای» تعداد قابل توجهی از منتقدان و مخالفان آیت الله علی خامنهای و جمهوری اسلامی است. این کتاب که
«بازگشت از نیمه راه» نام دارد به بررسی جریانها و زندگینامه شخصیتهایی پرداخته که طی 35 سال گذشته به منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند.
محمد خاتمی٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی٬ یوسف صانعی٬ حسینعلی منتظری٬ عبدالکریم سروش و دهها نفر دیگر از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی از جمله این افراد هستند.
چهل تدبیر» کتابی بود که سه چهار سال پیش بیسر و صدا منتشر شد اما بعد از مدتی خیلی صدا کرد. نویسنده جوان و تلاشگر آن کتاب چهل برهه حساس از انقلاب را به زبانی شیرین و با استناداتی قوی مورد بررسی قرار داده بود تا نقش رهبری امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب در این عرصهها مشخص شود.
حالا علی الفت پور نویسنده همان کتاب با یک اثر شاخص دیگر با عنوان. «بازگشت از نیمه راه» باری دیگر در حوزه نشر فعال شده است؛ کتابی که باز هم بصورت ناشر مولف منتشر شده تا سخت کوشی این نویسنده در کنار عدم حمایت خیلی از نهادها از وی عیان باشد. روند دریافت مجوز این کتاب هم که با کارشکنیهای فراوانی از سوی وزارت ارشاد همراه شده بود، خودداستان مفصلی است که بماند برای روزی که قرار شد از یک بام و دو هوای این وزارتخانه دولت تدبیر و امید در حوزه ممیزی حرف بزنیم.
«بازگشت از نیمه راه» شامل «اسناد»٬ «اسرار» و «ناگفتههای» تعداد قابل توجهی از منتقدان و مخالفان آیت الله علی خامنهای و جمهوری اسلامی است. این کتاب به بررسی جریانها و زندگینامه شخصیتهایی پرداخته که طی 35 سال گذشته به منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. محمد خاتمی٬ میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی٬ یوسف صانعی٬ حسینعلی منتظری٬ عبدالکریم سروش و دهها نفر دیگر از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی از جمله این افراد هستند. در این کتاب بیش هزار و 200 سند دیده میشود.»
علی الفتپور درباره این اثر در گفتگویی با بیان اینکه این اثر جریانشناسی مخالفتها با رهبری و نظام جمهوری اسلامی ایران است، گفته بود: مشکل اساسی در تاریخ انقلاب این است که معمولا مسایل ریشهای و بنیادینی را که باید صریح و شفاف به افکار عمومی بگوییم منعکس نمیکنیم؛ از این رو بسیاری از واقعیتها و مسایل به اسرار و ناگفتهها مبدل میشود، بر این اساس سعی کردم درباره افراد و حیثیت و فعالیت سیاسیشان مستنداتی جمع آوری شود، تا اگر قرار است افراد اعم از خواص و غیر آنها عمل سیاسیشان را به برخی از استوانههای نظام گره بزنند بدانند که این افراد در تاریخ انقلاب چه کرده و چه گفته اند و درطول این مدت در کجا ایستاده اند و الان چه میگویند.
الفتپور با بیان اینکه عنوان شده کتاب به بررسی جریانها و زندگینامه شخصیتهایی پرداخته که طی 35 سال گذشته به منتقدان جدی رهبر جمهوری اسلامی مبدل شدهاند گفت: «این کتاب خط واقعه نگاری درباره 32 نفر از کسانیکه رهبری برای آنها از واژه «انقلابیون پشیمان» استفاده میکند و ابتدا با انقلاب بوده و بعد از قافله انقلاب به دلایل مختلف جدا شدهاند را ترسیم میکند. لازم به ذکر است این اثر بیوگرافی نیست ولی وقایع در قالب تحلیل شخصیت و تایم لاین زندگی این شخصیتها بیان شده است.
نویسنده این کتاب بیان کرد: «این 32 نفر از اهمیت ویژهای در تاریخ سیاسی ایران برخوردارند، از این رو حس کردهام که باید به آنها پرداخته شود، ضمن اینکه این اثر جلد یک است و جلد دو این اثر هم در حال نگارش است.
الفتپور در کتاب قبلیاش هم توانسته بود با استفاده از طراحی و صفحهبندی جذاب و استفاده موفق از تصاویر کتاب را خواندنی و برای عموم خوانندگان قابل استفاده کند، اتفاقی که در این کتاب هم افتاده و باعث شده «بازگشت از نیمهراه» به همان اندازه خواندنی باشد.
همین امر در کنار موضوع جذاب و مهم آن باعث شده است تا یکی از پرفروشهای نمایشگاه امسال همین کتاب باشد.
در بخشی از این کتاب و درباره مهندس مهدی بازرگان آمده است:
بازرگان نامهای به امام نوشت که با بسم الله شروع نشده بود. به جای انقلاب اسلامی هم از لفظ انقلاب ایران استفاده کرده بود. امام در جا نامه را پاره کردند و فرمودند: «بگویید به ایشان فلانی نامه را پاره کرد. چند بار من به شما بگویم که انقلاب، انقلاب اسلامی است. انقلاب در ایران کار نکرد. این اسلام بود که کار کرد.»
در بخش دیگری هم درباره هادی غفاری که در فتنه 88 نقش فعالی داشت مطلب جالبی آمده است. کارخانه جوراب استارلایت که از جمله کارخانجات بزرگ و سودده در دوران رژیم شاهنشاهی در ایران بود، بعد از پیروزی انقلاب مصادره شد. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت پس از این اقدام، آن را به هادی غفاری از دوستان نزدیک خود هدیه کرد تا انشاء الله درآمد آن، صرف ترویج فرهنگ اسلامی شود.
در کتاب «بازگشت از نیمهراه» مطلب جالبی درباره این کارخانه و سرنوشت آن آمده است:
هرچند غفاری پس از مدتی، بنای پشت کردن به ارزشهای اولیه انقلاب و پیش گرفتن مشی ضدانقلاب داشت اما هرچه بود، حاضر به واگذاری جوراب آسیا به فرد دیگری نبود تا اینکه بر اثر سوء مدیریت وی و نزدیکانش، بالاخره این کارخانه بزرگ رو به زیان دهی نهاد و مدیران غیرمتخصص آن نیز تصمیم به تصفیه شرکت برای حل مشکلات گرفتند. مدیران کارخانه با تضییع حقوق کارگران، فضایی بسیار مسموم را در آن شرکت به وجود آورده به طوری که کارگران با هجوم به هادی غفاری چنان مضروبش ساختند که بسیاری از استخوانهای بدنش دچار شکستگی شدید شد و چندین ماه بستری بود! سپس آگهی تصفیه این شرکت بزرگ که روزی خرج این افراد را به نام اقدامات فرهنگی میداد، در روزنامههای کثیر الانتشار به چاپ رسید.
غفاری با حداقل رساندن تولید جورابهای مشکی و اولویت بخشیدن به تولید جورابها و محصولات زنانه بدننما –با انگیزههای سوداگرانه- عملا در مسیر شبیخون فرهنگی گام برداشت.
منبع: تارنماهای من و کتاب و فارس